روایتی مدرن از داستان سفیدبرفی و هفت کوتوله که داستان یک دختر تازه وارد مدرسه با ۷ دانشجوی مطرود دیگر میخواهند بر علیه سیستم قیام کنند و آنجا را بر هم بریزند...
Michael Westen (جاسوس!) وسط یک عملیات توی نیجریه، حکم سوختگیش رو دریافت میکنه! «به عنوان جاسوس وقتی میسوزی، نه پولی داری، نه کاری، نه سابقهی کار، هرجایی ولت کنند مجبوری همونجا بمونی. روی هرکسی که هنوز باهات صحبت میکنه حساب میکنی. خلاصه تا وقتی نفهمی که چه کسی تو رو سوزنده هیچ جا نمیری.» مایکل رو وسط Miami ولش میکنند. زادگاهش، جایی که مادرش و برادرش زندگی میکنند. تمام تلاشش اینه که بفهمه کی حکم سوختگیش رو داده. این وسط برای اینکه زندگیش بگذره با کمک دو نفر از دوستانش عملا نقش Private detective رو هم بازی میکنه. روایت قصه، اول شخص هست. خود مایکل قصه رو روایت میکنه...
داستان سریال در شهر کوچکی به نام Tree hill اتفاق می افتد.داستان حول زندگی دو پسر با دو سطح زندگی متفاوت می گذرد که هر دو به بستکبال علاقه مند بوده و نام خانوادگی یکسانی دارند. اگرچه جان مایه داستان بسیار ساده به نظر می رسد ولی شخصیت پردازی بی نظیر و پرداختن به مهم ترین چالش های جوانان…
قهرمان این سریال، جک باوئر، یک مامور واحد ضدتروریستی دولت آمریکا است که ظرف ۲۴ ساعت که نمایش آن ۲۴ قسمت یا یک فصل تلویزیونی به طول میانجامد، یک حمله تروریستی یا توطئه برای نابودی میلیونها نفر را خنثی میکند...
با زیرنویس چسبیده
رویای "رایان" برای ربودن توجه الهه مدرسه خود در آستانه تبدیل شدن به واقعیت قرار می گیرد. پسر عمویش "کریس" به او پیشنهاد یک معامله می دهد. تنها کاری که او باید انجام دهد این است که با او کمک کند تا قلب دوست او "مگی" زیبا را به دست آورد...
مالکوم در میانه درباره ی پسری به اسم مالکوم ـه که در خانواده ی عجیب 6 نفره زندگی میکنه.مالکوم هوش و حافظه ی خیلی قوی داره و همین موضوع باعث شده که کمی با خانواده ی خودش در تضاد باشه و ماجراهای جالبی به وجود بیاره.دیگر اعضای خانواده عباردتند از :لوییس، مادر پرجذبه خانواده . هل ، پدری که بیشتر مثل دوست بچه هاش میمونه.فرانسیس ، بزرگترین پسر خانواده که بشدت خرابکاره.ریس ، که ورژن جوونتره فرانسیسه. و در نهایت دویی، کوچکترین برادر مالکوم که هنوز استعداد واقعیش رو بروز نداده!
سریال آنجل در دوره پخش خود مورد استقبال زیادی قرار گرفت و در سال 2008 به عنوان یکی از 50 سریال برتر تاریخ انتخاب شد. سریال درباره خون آشامی است که در این سریال با نام آنجل (فرشته) شناخته میشه، روحی انسانی داره که به خاطر کارایی که در گذشته انجام داده احساس گناه میکنه و به دنبال راهی هست که اشتباهات گذشته رو جبران کنه و خودش رو از این احساس رها کنه. اون به لس آنجلس میاد تا با قدرتی که داره از مردم در مقابل خون آشام ها حفاظت کنه اما باید بیشتر از خون آشام ها با وسوسه خون آشامی خودش هم مبارزه کنه ...
سریال در مورد یه دکتر یا پزشک خانواده که دفتر کارش توی یه محله پایین و فقیر هست. این دکتر که اسمش “بکر” هست، آدم بد اخلاق و بدعنق و بدقلق و کم صبریه و دائم به همه چی ایراد میگیره و غر میزنه. کلا هم ۲ تا دوست داره یکیشون که یه دختره که یه کافه قدیمی رو اداره میکنه و بکر صبحانه و ناهارش رو اونجا میخوره دوست دیگرش هم یه مرد نابینا هست که بغل همون کافه، دکه روزنامه فروشی داره هرروز صبح بکر به این کافه میره، قهوه میخوره و سیگارش رو میکشه بعد میره سرکار. سریال حوادث اطراف این فرد رو نشون میده و نظریات “بکر” و غر زدنهاش و برخوردش با موضوعات مختلف رو بیان میکنه...