زنی جوان پیام هایی از یک شماره ناشناس دریافت می کند که ادعا می کند پدر مرحوم او است.این زن در تلاش برای کشف حقیقت، به توطئه بزرگتری برخورد می کند..
داستان سه زن به نام های کری، میراندا و شارلوت و ماجرای پیچیده زندگی و دوستی آنها در 30 سالگی که پیچیدگی آن در پنجاه سالگی به اوج خود می رسد.
چیپ نمیتواند به خانمهای زیبا نه بگوید. به دلیل داشتن همین نقطه ضعف قبول میکند تا به دوستدخترش در دزدیدن 68 هزار دلار کمک کند...
داستان سریال بر روی گروهی از افراد متمرکز است که تاریخ تولدشان یکی می باشد و به صورت تصادفی زندگیشان در راه های مختلف به هم گره می خورد. جک و ربکا زوج جوانی هستند که در پترزبورگ منتظر به دنیا آمدن سهقلویشان می باشند. کوین بازیگر موفق و خوشتیپ تلویزیون می باشد که از زندگی مجردی خسته شده است. رندال نیز تاجری است که در کودکی پدرش او را در یک ایستگاه آتش نشانی رها کرده بود و اکنون دارای یک همسر و دو دختر است...
داستان زنی به نام Eleanor (کریستن بل) را دنبال میکند که پس از تصادفی که منجر به مرگش میشود وارد جهان پس از مرگ میشود و Michael مرشدش در این جهان به او میگوید برای اینکه افراد بیگناهی که به اشتباه در انتظار اعدام بودهاند را از مرگ نجات داده، وارد "مکان خوب (بهشت)" شده است. Eleanor میفهمد که اشتباهی رخ داده و او را با شخص دیگری اشتباه گرفتهاند، حالا او در دنیایی گیر کرده که نه کسی خطایی انجام میدهد، نه کسی مست میشود و همه با هم خوب هستند. Eleanor مانده است که در دنیای پس از مرگ بماند یا تلاش کند به زندگی عادیاش بر روی زمین بازگردد...
داستان سریال با ورود دانشجوی تازه واردی به نام Grace به دانشگاه Wallace و تلاش او برای ورود به انجمن خواهری عجیب و محبوب دانشگاه که Kappa Sorority نام دارد، و توسط دختر سرسخت و بدطینتی به نام Chanel Oberlin هدایت می شود آغاز می شود. اما شرایط در سال جدید متفاوت می باشد چراکه ریاست دانشگاه Dean Cathy که به شدت از انجمن خواهری و Oberlin نفرت دارد اعلام کرده که شرایط برای عضویت همه دانشجویان در گروه باید برابر باشد و در نتیجه نیاز به آزمون هایی برای ورود به انجمن می باشد. اما در نخستین آزمون ورودی به انجمن اتفاق ناگواری رخ می دهد، شخصی با به تن کردن لباس طلسم گم شده مدرسه، The Red Devil با ماشین چمن زنی به یکی از دختران حمله کرده و او را به طرز فجیعی به قتل می رساند و این قتل آغازی می شود بر یک سری قتل های مرموز و عجیب که ظاهرا ریشه در اتفاقاتی دارد که بیست سال پیش در دانشگاه رخ داده است.
با زیرنویس چسبیده
گوردن (کالین کویین) به دو دخترش، اِمی و کیم، می گوید که در حال جدا شدن از مادرشان می باشد. گوردن سعی می کند به دو دختر کوچکش این موضوع را تفهیم کند که جدایی اش از مادر بچه ها به این دلیل هست که تک همسری معنی ندارد و آدمها باید در ارتباطاتتشان آزاد باشند و به یک نفر بسنده نکنند! حال سالها از آن جریان می گذرد و اِمی (اِمی شومر) تبدیل به نویسنده جوانی شده که به اعتقادات پدرش پایبند مانده است. اِمی مشروبات الکلی زیادی مصرف می کند و با افراد زیادی وارد رابطه می شود اما هرگز به رابطه پایبند نمی ماند و سراغ فرد دیگری می رود. با اینحال وی با یک دکتر جذاب به نام آرون (بیل هیدر) آشنا می شود که باعث برهم ریختن معادلات ذهنی اش درباره عشق می شود و...
Rectify اولین سریال اُرجینال شبکه ی Sundance است. خالق این سریال Ray McKinnon است و تهیه کنندگان سریال معروف Breaking Bad مسئول ساخت این سریال هستند. این سریال زندگی "دنیل هلدن" را به تصویر میکشد که به جرم تجاوز و قتل یک دختر نوجوان به زندان می افتد و حالا بعد از تقریبا 20 سال حبس و انفرادی آزاد میشود وبه جامعه و نزد خانواده اش برمیگردد. او از فشار روانی و احساسیِ زندان نجات پیدا میکند ولی ناگهان دیوارها فرو میریزند و "دنیل" وارد دنیایی میشود که دیگر نمیتواند ان رو درک کند. حضور غیر منتظره ی "دنیل" نه تنها خانواده اش را وارد یک آشفتگی میکند بلکه وضعیت تمام کسایی که به پرونده ی او مربوط بودند را نیز تغییر میدهد...
عشق، علم، رابطه جنسی، خیانت، بیماری و خل و چل بازی و وحشیگری، همهی اینها اکثراً حقیقتهای غیر قابل جلوگیری "آنی پاکر" میباشد و تقریباً منجر به یک نوع سرطان میشود...