با زیرنویس چسبیده
در سال 1980 میلادی، شخصی را استخدام میکنند تا فرزندان نوجوانشان را از گروهی قاتل باز پس گیرد ولی خود را در مخمصه گرفتار میابند و...
داستان سریال با ورود دانشجوی تازه واردی به نام Grace به دانشگاه Wallace و تلاش او برای ورود به انجمن خواهری عجیب و محبوب دانشگاه که Kappa Sorority نام دارد، و توسط دختر سرسخت و بدطینتی به نام Chanel Oberlin هدایت می شود آغاز می شود. اما شرایط در سال جدید متفاوت می باشد چراکه ریاست دانشگاه Dean Cathy که به شدت از انجمن خواهری و Oberlin نفرت دارد اعلام کرده که شرایط برای عضویت همه دانشجویان در گروه باید برابر باشد و در نتیجه نیاز به آزمون هایی برای ورود به انجمن می باشد. اما در نخستین آزمون ورودی به انجمن اتفاق ناگواری رخ می دهد، شخصی با به تن کردن لباس طلسم گم شده مدرسه، The Red Devil با ماشین چمن زنی به یکی از دختران حمله کرده و او را به طرز فجیعی به قتل می رساند و این قتل آغازی می شود بر یک سری قتل های مرموز و عجیب که ظاهرا ریشه در اتفاقاتی دارد که بیست سال پیش در دانشگاه رخ داده است.
پس از سالها انتظار کشیدن برای دختر همسایه، "آرتی" دل را به دریا می زند که قدم جلو بگذارد و به دختر رویاهایش پیشنهاد ازدواج دهد، اما در همین حین اتفاقات عجیب و غریبی رخ می دهد...
دکتر "دانیل پیرس" عصب شناسی غیر عادی است که با استفاده از چشم انداز منحصر به فرد خود به دولت فدرال در حل موارد پیچیده جنایی کمک می کند.
داستان قتل دختری جوان به نام رزی لارسن است که در سیاتل رخ داده است و گروهی از پلیسان به تحقیق در خصوص این قتل مشغول شده اند و به دنبال قاتل و انگیزه او از انجام این کار هستند …
داستان سریال درباره ی افسر نیروی دریایی Steve McGarrett هست که در پی قتل پدرش از محل خدمت به هاوایی برمیگرده . فرماندار هاوایی بخاطر سوابق خانوادگی اون مجوز راه اندازی گروهی برای مقابله با جرم و جنایت در هاوایی و همچنین پیگیری قتل پدرش رو میده .. اون یک گروه 4 نفره رو تشکیل میده و اختیارات نا محدودی که دارن به مقابله با خلافکاران اون جزیره میپردازن . در هر قسمت از سریال داستانی متفاوت جدا از داستان اصلی سریال دنبال میشه .
سه خانم اهل لوس آنجلس در راه سفر به پاریس مجبور به فرود اضطراری در فرودگاه کلیولند میشوند و تصمیم میگیرند در اطراف اون شهر چرخی بزنند و ...
سوزان تامپسون به همراه دو پسرش دِین و لوکاس به خانهای جدید در حاشیهٔ شهر نقلمکان میکنند. دِین و لوکاس با جولی، دختری که در همسایگی آنها زندگی میکند، آشنا میشوند. آنها در زیرزمین منزلشان گودالی پیدا میکنند که درِ آن با چند قفل بسته شدهاست. بعد از بازکردن قفلها، آنها متوجه میشوند که گودال بیانتهاست. بهزودی هرکدام با بدترین ترس خود روبرو میشوند...
داستان در خصوص زندگی دختری بنام سوکی است که میتواند ذهن افراد را بخواند . در واقع داستان از زمانی وارد فاز اصلی میشود که بیل خون آشام وارد زندگی سوکی میشود و…