چهار زن با عشق، مشاغل و خانواده شان درگیر هستند. آنها از دوستانشان حمایت می کنند و سعی می کنند یکدیگر را قضاوت نکنند زیرا که ممکن است به خاطر یک بحران هویت، یک فرصت شغلی بزرگ، افسردگی پس از زایمان و یا یک بارداری ناخواسته باشد. آنها با خوب و بد این موضوعات درگیر هستند ...
یک زن جوان بعد از مدت ها به شهر زادگاهش برمیگردد و به محض رسیدن با یک سری قتل های وحشتناک مواجه میشود در حالی که شباهت زیادی بین شیوه این قتل ها و قتل پدر و مادرش وجود دارد که سالها قبل کشته شدند...
داستان سریال در مورد یک واحد از نخبگان پلیس کانادا است که مانند گروه ضربت عمل میکنند.آنها معمولا مسئولیت رسیدگی به مسائلی چون گروگان گیری،بمب گذاری و دستگیری افراد مسلح و خطرناک را به عهده میگیرند.این گروه مجهز به وسایلی با تکنولوژی بالا میباشند.روش کار آنها نیز به این صورت است که ابتدا با فرد خلافکار مذاکره میکنند و در صورت عدم پاسخگویی این روش دست به اقدام عملی میزنند…
در سال 1890 (ویلیام مرداک) از تکنیک های رادیکال پزشکی قانونی از جمله شواهد انگشت نگاری و ردیابی، برای حل برخی از وحشتناک ترین قتل های شهر استفاده میکرد...
ایمی و لو مادر خود را در تصادف رانندگی از دست داده اند، اکنون آنها با پدر بزرگشان زندگی میکنند و از طریق رسیدگی به اسب ها و محبت به آنها خاطرات مادرشان را زنده نگه میدارند و ...
یک نوجوان توسط پدرش تحت فشار قرار می گیرد تا بوکسور شود - اما یک دختر محلی او را با ورزش بسیار متفاوت طناب زدن آشنا می کند.
دو خواهر نوجوان ثروتمند برای اینکه یاد بگیرند چگونه مسئولیت پذیر باشند، مجبور می شوند در یک کسب و کار خانوادگی تحت نظر پدر خشمگینشان کار کنند...
خانواده ای از شهر به خانه ای بزرگ در نزدیکی یک دهکده نقل مکان می کنند. در حالی که سعی دارند به خانه جدیدشان عادت کنند، متوجه اتفاقات مرموزی می شوند که به گذشته این خانه مربوط می شود...