یک نوجوان از طبقه متوسط جامعه از خانه فرار می کند و تصمیم می گیرد به عنوان یک فاحشه تلفنی مشغول به کار شود. در مدت کوتاهی ، او برونا سرفستیستینا می شود و پس از نوشتن برنامه روزانه خود در یک وبلاگ ، به بدنامی شهرت می یابد.
با زیرنویس چسبیده
دو دوست صمیمی، در آستانه 18 سالگی، در جریان یک جنگ بین دو باند رقیب مواد مخدر، چیزهایی در مورد گذشته پدران گمشده خود کشف میکنند که باعث میشود دوستی آنها از هم بپاشد. Acerola متوجه میشود که پدرش یک قاچاقچی مواد مخدر است، در حالی که Laranjinha متوجه میشود که پدرش یک پلیس مخفی است. این کشفها باعث میشود که آنها از یکدیگر متنفر شوند و دوستی آنها برای همیشه از بین برود.