مانتابن سال 1944، " جولین دندی " زیر عمل جراحی در یک بیمارستان محلی است. و مردم " مانتابن " از ورود ارتش آلمان ترسیدهاند. او از دوستش " فرانسوا " میخواهد که زن و دخترش را با ماشین فراری دهد...
"آدریانا" زنی جوان است که از حومه ایتالیا به رم نقل مکان می کند تا وارد دنیای افراد مشهور و ثروتمند شود...