جاش که از دبیرستان دور افتاده است که در جستجوی دوست دختر گمشده خود پس از آخرالزمان است و در این حین او به گروهی میپیوندد که در راه با آنها به بسیاری از چیزهای عجیب روبرو خواهند شد
"ویوین" و "کلوئی" دو عموزاده بسیار متفاوت می باشند که از زمان بچگی همیشه همراه هم بوده اند. تا اینکه مرگ ناگهانی عمهشان، آنها را به چالش می کشد. آنها باید یک مغازه نانوایی را اداره کنند و اجازه ندهند آنجا تعطیل شود، اما دشواری کار اینجاست که طرز فکر "ویوین" و "کلوئی" کاملاً متضاد هم می باشد...
داستان سریال درباره یک گروه مختلف از افراد استخدام شده FBI می باشد که به مرکز آموزش FBI در شهر کوچک کوآنتیکو که در ناحیه ویرجینیا واقع است فرستاده میشوند تا آموزشهای لازم را ببینند. افراد این گروه، بهترین، خلاقترین و باهوش ترین افرادی هستند که به استخدام FBI درآمده اند و یکی از آنان مغز متفکر بزرگترین حمله تروریستی است که بعد از واقعه 11 سپتامبر درنیویورک رخ می دهد...
یک مادر مجرد بعد از آنکه متوجه میشود دیگران به اشتباه او را جوان تر از سن واقعیش میبینند، تصمیم میگیرد که به عنوان یک زن 26 ساله شروعی دوباره در حرفهی شغلی و زندگی عاشقانه خودش داشته باشد...
فیلم ماجرای مدرسه ای کاتولیک در شهر کوچک کانکتیکات را دنبال می کند که وقتی یک ملکه نوجوان وارد آنجا می شود روابط عاشقانه ای بین دانش آموزان شکل می گیرد و...
این سریال که بر اساس کتابی به همین عنوان ساخته شده، شما را به دنیای نوجوانان خانوادههای ثروتمند «منهتن» میبرد. «سیرینا» و «بلر» شخصیتهای اصلی این سریال هستند که سر همه چیز با هم رقابت دارند، از لباس گرفته تا دوست پسر و برای رسیدن به هدفشان از هیچ کاری دریغ ندارند. داستان سریال از زبان دختری روایت میشود که ما هیچوقت در سریال او را نمی بینیم ولی اینطور که از شواهد پیداست یکی از دانشجوهای کالجیست که «سیرینا» در آن درس میخواند. اين دختر خاله زنک کوچکترين اتفاقات روابط دختر پسرها رو زير نظر دارد و هر اتفاقي که ميافتد بعد از مدتی کوتاه در وبلاگ او و موبايل دانشجوهاي کالج منتشر ميشود...