یکی از اعضای مافیای روسیه که مشغول نوشتن رمانهای جنایی است پس از تهدید شدن خانواده اش مجبور می شود با گذشته خود روبرو شود...
"زوئی" دختر خانواده "گری استون" از ساکنان سیاره "کاپریکا" تنها شخصی از افراد خانواده است که به خدای یکتا اعتقاد دارد. او تصمیم دارد که به همراه همکلاسی هایش "لیسی" و "بن" به سرزمین "جمنون" فرار کند و فکر میکند که زندگی جدیدی در آنجا در انتظار اوست. او دختر بسیار باهوشی است و توانسته شبیه یا آواتار خود را بسازد. او آواتار خود را در کلوپ مجازی رها میکند و همراه دوستانش سوار قطار هوایی که به سمت "جمنون" میرود میشود. البته "لیسی" به همراه آنها نمیرود. "بن" طی یک ماجرای تروریستی قطار را منفجر میکند و "زویی" و جمعی از مردم در این حادثه تروریستی کشته میشوند. "لیسی" تنها کسی است که در مورد آواتار "زوئی" میداند. او از عینک دنیای مجازی استفاده میکند و به دیدار آواتار "زویی" میرود. آقای "گری استون" ، پدر "زویی" که یک مهندس روباتیک است به این ماجرا پی میبرد و "لیسی" را وادار میکند که او را پیش آواتار "زوئی" ببرد.
با زیرنویس چسبیده
با دوبله فارسی
در سال ۱۹۸۵ متفاوت با واقعیت، ابرقهرمانان در میان مردم وجود دارند. قاتل یکی از ابرقهرمانان سابق، رورشاک را به دنبال رد خود می کشد و در این بین چیزی را فاش می کند که می تواند سرنوشت دنیا را متفاوت با چیزی که ما میشناسیم رقم بزند.
داستان سریال در مورد یک مامور زن FBI است که مجبور شده با یک دانشمند و پسرش همکاری کند، تا در مورد جنایت های پیچیده ای که ظاهرا مسائل ماورای طبیعی در پشت آنهاست تحقیق کنند...
مارشال ایالات متحده، جک کارتر، در حال انتقال یک متهم ١۴ ساله به لس آنجلس است. در میانه راه به نظر می رسد آنها گم شده اند، در حالیکه تلاش میکنند راه را پیدا کنند، تصادف میکنند. این تصادف باعث می شود آنها در شهر عجیبی به نام Eureka بیدار شوند. ساکنان یوریکا، همه از نوابغ هستند، کسی در این شهر پیدا نمی کنید که ضریب هوشی زیر ۱۵۰ داشته باشد. همه اعضای شهر از مکانیک گرفته تا کافه چی و نقاش بسیار باهوش و خلاق هستند. شهر زیر نشر مجتمعی به نام Global Dynamics اداه می شود که زیر نظر وزارت دفاع فعالیت می کند. در این مجتمع تقریبا همه چیز ساخته و پیدا می شود. از تکنولوژی های زمینی و ماورا زمینی تا انواع بمب های اتم… این مجموعه در ژانر کمدی و علمی تخیلی است. سریال از دید کارتر روایت می شود و تصویرگر برخورد های با به عنوان یک فرد با ضریب هوشی ۱۱۱ با مجموعه ای از نوابغ دیوانه با ضریب هوشی بالای ۱۵۰ است.
سریالی کمدی، به سبک شرلوک هلمزی و پر از شوخی ها و دیوانگی های خنده دار که می تواند ساعت ها شما را سرگرم کند. اگر دنبال سریالی کمدی و جنایی می گردید این سریال را از دست ندهید.شاون اسپنسر که حافظه ی تصویری، غریضه ی کارآگاهی و دقت بسیار بالایی دارد بعد کمک به پلیس برای حل یک پرونده، متهم به شریک جرم بودن می شود. شاون برای این که به زندان نیفتد و راز خود را برملا نکند ادعا می کند که غیبگو است و با عالم ارواح ارتباط دارد و از این راه اطلاعات خود را به دست می آورد. شاون به همراه بهترین دوستش گاس که فروشنده ی دارو و لوازم پزشکی است، دفتر کارآگاه خصوصی غیبگوی Psych را تاسیس می کند و از آن به بعد در حل پرونده های جنایی به پلیس کمک می کند...
با زیرنویس چسبیده
سیندی می فهمد خانهای که در آن زندگی می کند، توسط روح یک پسر بچه نفرین شده است و حالا بایستی دریابد که چه کسی و چرا او را کشته. در همین حین موجودات فضایی هم در حال تسخیر دنیا هستند و او باید جلوی آنها را هم بگیرد.
دو برادر به دنبال پدر گمشده شان هستند، مردی که آنها را بزرگ کرده و به آن دو آموزش داده که چگونه در مقابل نیروهای ماورای طبیعی بجنگند...
با زیرنویس چسبیده
خون آشام ها در تلاش هستند تا اف.بی.آی را متعاقد کنند که بليد باعث کشته شدن بيش از هزاران انسان شده است تا از اين طريق او را بی اعتبار سازند. ماموران اف.بی.آی محل اقامت بليد را محاصره می کنند اما او با کمک دو نفر از اعضای گروه شکارچيان شب به اسم هانيبال کينگ و ابيگيل ويسلر از مهلکه نجات می یابد. بليد سپس از طريق ايندو نفر در می يابد خون آشام ها در پی يافتن دراکولای افسانه ای هستند تا از طريق او ويروس خون آشامی را در سرتاسر جهان منتشر کنند...
با زیرنویس چسبیده
یک مهندس برق به اسم مایکل (بن افلک) که یکسری پروژه های فوق محرمانه را برای رئیس میلیادرش رتریک انجام می دهد با وی قرارداد بسته که در ازای دریافت حقوق بالا اجازه دهد تا حافظه اش پاک شود . پاک شدن حافظه او تنها منحصر به مدت زمانی است که بر روی هر پروژه کار می کند . اما یکبار رتریک به مایکل پیشنهاد می کند که در ازای دریافت یک چک حقوق بسیار بالا اجازه دهد اطلاعات سه سال حافظه او پاک شود . مایکل این پیشنهاد را می پذیرد اما در پایان کار پی می برد که دستمزد او را بالا کشیده اند و این در حالیست که حافظه ۳ سال اخیر خود را نیز از دست داده است و زندگیش در نیز در خظر است . در چنین شرایطی ، فقط دوست* دختر او راشل (اما تورمن) بکمک او می آید تا حافظه اش را بازیابد و …