این داستان تیم برگلینگ، پسری خجالتی و ناامن است که بدون اینکه خودش متوجه شود، ناگهان یکی از محبوبترین هنرمندان جهان یعنی اویچی را خلق کرد.
دو برادر نمی توانند با هم کنار بیایند.برای ایجاد شرایط آرام و استراحت مادر بیمارشان آنها از یکدیگر جدا شده و هر کدام برای زندگی نزد یکی از اقوامشان فرستاده می شوند...