« هايدريش » ( تفاردوفسكى ) ، حامى و نمايندهى رايش در چكسلواكى و فرماندار انتصابى پراك به دست يكى از اعضاى نيروى مقاومت چك ، « اسووبودا » ( دانلوى ) ، ترور مىشود. حالا نازىها سخت در پى انتقامند و گشتاپو با دستگيرى صدها تن از شهروندان بىگناه ، تهديد مىكند كه اگر قاتل تسليم نشود ، آنان را يك به يك خواهد كشت.
در مهمانخانه ای که فقط در تعطیلات بازگشایی می شود، یک خواننده و یک رقصنده حرفه ای برای بدست آوردن احساسات یک بازیگر زیبا زندگی می کنند و...
آرتور یک فرد معمولی با زندگی بسیار ساده و کسل کننده است. اما این وضعیت روزی تغییر میکند که او را با یک قاتل تبهکار بنام منیون اشتباه میگیرند و دستگیر میکنند. شباهت آرتور به قاتل به قدری زیاد است که پلیس به او یک کارت شناسایی مخصوص میدهد. اکنون قاتل به فکر دزدیدن آن کارت شناسایی است تا بتواند آزادانه زندگی کند...
آقای پِست چند صندلی تئاتر را پیش از شروع امتجان می کند، اما مسئول بلیت او را می بیند و بیرونش می کند. در لابی با یک خانم چاق آشنا می شود که به واسطه او دوباره به سالن تئاتر باز می گردد و...
صاحب یک کشتی در نظر دارد تا در آخرین سفرش به کشتی خود صدمه برساند تا پول بیمه دریافت کند. چارلی، ولگردی که عاشق دختر صاحب کشتی است وظیفه طبخ غذا در کشتی را بر عهده دارد و...
یک مجرم خشن در یک سالن رقص وارد بحث با یک دختر میشود. کم کم بحثشان به دعوا کشیده می شود و مجرم زخمی می شود. در حالی که همه نظاره گر می باشند، یک خانم جوان به کمک او می آید و...
پس از دعوا با یکی از دو همسرش، "چارلی" با "ادنا" برخورد کرده در حالیکه دو همسرش بخاطر بستنی با هم بحث می کنند و...