یک تصادف غم انگیز منجر به نابینایی آکاری می شود، اما او به زندگی و لذت های کوچکتری که می تواند برای آن بپردازد می چسبد. آکاری خانواده خود را نیز از دست داده است. او با روی یک کیک بوکسور سابق ملاقات می کند، آن دو شروع به صحبت می کنند. روی نیز گذشته ای دارد و با بیشتر افراد جامعه ارتباطی ندارد. همه چیز دست به دست هم می دهند و آنها نسبت به یکدیگر علاقه پیدا می کنند ...
در سال ۱۹۹۵، یک هلیکوپتر با قابلیت کنترل از راه دور، معلق در آسمان، درست بالای یک نیروگاه هسته ای قرار میگیرد. دولت، مسئولین نیروگاه و رسانه ها همگی یک فکس دریافت می کنند که اگر نیروگاه به حالت خاموش در نیاید، هلیکوپتر بر روی آن رها شده و فاجعه ای ناگوار رخ خواهد داد...
"گِنجی" پسرک جوانی که وارد دبیرستانی میشود که آنجا قدرت برتر دبیرستان بودن به قدرت مشت ها بستگی دارد. خیلی زود به دنبال کامل کردن آرزوهای دست نیافته پدرش و نشان دادن خود و همچنین...
مدرسه پسرانه ای که « مدرسه کلاغ ها » نامیده می شود از مدارس بسیار سطح پائین از لحاظ علمی و همچنین خشونت خیز ترین مدرسه در کشور است. دانش آموزان مدرسه «کلاغ» نامیده می شوند. آنها گروه های مختلف تشکیل داده و دائما بر سر قدرت درحال مبارزه هستند. ولی همه آنها یک هدف مشترک دارند، هدفی که تا کنون محقق نشده است: وحدت !
جنگ ميان دو طايفه ي «سرخ ها» و «سفيدها» قرن هاست که ادامه دارد و کشته هاي زيادي بر جا گذاشته است. هر دو طايفه وقتي از وجود گنجي با ارزش در شهر متروکه ي يودا مطلع مي شوند به آن جا نقل مکان مي کنند. در چنين اوضاعي، غريبه اي (ايتو) وارد شهر مي شود که تيرانداز بسيار ماهري است و هر گروهي که سهم بيش تري از گنج را به او پيشنهاد کند در اختيارش خواهد گرفت...
یک یاکوزای چینی تبار و یک پلیس ژاپنی هر کدام بر علیه مافیای ژاپنی جنگی راه انداخته اند. اما مقدر شده بوده که این دو یکدیگر را ملاقات کنند. رویارویی این دو با هم، دنیا را تغییر خواهد داد...
دو دوست که از دبیرستان اخراج شده اند، به عنوان یک بوکسور و یک تبهکار خرده پا، به موفقیت دست پیدا می کند. اما تصمیمات آنها در زندگی راهی برای ایجاد مشکل پیدا می کند و...