"آرمان علی" راننده ای است که برای یک مدیر ارشد در بمبئی کار میکند. او یک ماه مرخصی میگیرد تا به دنبال شوهری برای دختر جوانش بگردد. اما کار او سه ماه طول میکشد و زمانی که قصد دارد دوباره سرکار بازگردد، کارفرمایش او را تهدید به اخراج میکند...
"آروش مهرا" به همراه دو هم اتاقی خود "تانمی" و "علی" در سیدنی زندگی راحتی را می گذارنند. او در رستورانی زنجیره ای کار می کند، "تانمی" کودکان را سرگرم می کند و "علی" از آپارتمانشان مراقبت می کند. "آروش" به هند سفر می کند تا در مراسم ازدواج "آرجون" شرکت کند و اینجاست که با "ایشا" آشنا می شود و...