هفت خاندان اشرافی برای حاکمیت بر سرزمین افسانه ای «وستروس» در حال ستیز با یکدیگرند. خاندان «استارک»، «لنیستر» و «باراثیون» برجسته ترین آنها هستند. داستان از جایی شروع می شود که «رابرت باراثیون» پادشاه وستروس، از دوست قدیمی اش، «ادارد» ارباب خاندان استارک، تقاضا می کند که بعنوان مشاور پادشاه، برترین سمت دربار، به او خدمت کند. این در حالی است که مشاور قبلی به طرز مرموزی به قتل رسیده است، با این حال ادارد تقاضای پادشاه را می پذیرد و به سرزمین شاهی راهی می شود. خانواده ملکه، یعنی لنیستر ها در حال توطئه برای بدست آوردن قدرت هستند. از سوی دیگر، بازمانده های خاندان پادشاه قبلی وستروس، «تارگرین ها» نیز نقشه ی پس گرفتن تاج و تخت را در سر می پرورانند، و تمام این ماجراها موجب در گرفتن نبردی عظیم میان آنها خواهد شد...
با زیرنویس چسبیده
با دوبله فارسی
اولین داستان جیمز باند ماموریتی بود به مقصد ماداگاسکار که در این ماموریت او در پی یک تروریست به نام مولاکاست. همه چیز بر طبق برنامه پیش نمیرود و باند برای اینکه بتواند به مخفی گاه تروریستها نفوذ کند تصمیم میگیرد که موضوع را بدون دخالت M16 بررسی کند...
داستان سریال در مورد "مارک" و "جز" می باشد که هم اتاقی هستند و هیچ وجه اشتراکی ندارند به جز این که زندگی هر دو عادی نیست و …
در همین حال که جنگ جهانی دوم شدت میگیرد، تبهکاران سعی میکنند از هرج و مرج به نفع خود استفاده کنند. اما در شهر هستینگز به لطف کارآگاه "کریستوفر فویل" آنها شانس زیادی ندارد. او به مبارزه با بازار سیاه، سوداگری و قتل می پردازد و از طرفی دیگر پسرش "اندرو" که خلبان نیروی هوایی سلطنتی است با دشمن در میدان نبرد میجنگد...
دو جاعل حرفه ای قصد دارند برای خرید یک خانه دست به سرقتی بزرگ بزنند اما وقتی دختری زیبا وارد ماجرا می شود همه چیز را به هم می زند...
شرلوک هلمز به همراه دوستش دکتر واتسون (یا برادرش مایکرافت) به حال مسائل عجیب و حواث خطرناکی همچون سه شیروانی، دایره قرمز، کارآگاه در حال مرگ و جعبه مقوایی می پردازند...
"هرکول پوآرو" که یک کارآگاه مشهور بلژیکی است، به همراه همکارش "کاپیتان هستینگز" پروندههای اسرار آمیز را حل میکند...
با زیرنویس چسبیده
«جان دربيفيلد» (کالين)، يک فروشنده ي دوره گرد اهل وسکس، در مي يابد که يکي از آخرين نوادگان خانواده ي اشرافي دوربرويل هاست. او دختر بزرگش «تس» (کينسکي) را وادار مي کند برخلاف ميلش با «استوک دوربرويل» پول دار، ادعاي خويشاوندي کند...
یک کشتی عظیم مسافربری عازم نخستین مسافرت بهاره خود شده است. غریبه ای که خود را جاگرنات (نیروی نابودکننده) معرفی می کند با نماینده کشتی در لندن، نیکلاس پورتر (هولم) تماس میگیرد و اعلام می کند هفت بمب، هر کدام حاوی نیم تن مواد منفجره، در کشتی جاسازی شده است و گروهی برای خنثی کردن بمبها وارد عمل می شوند که...