«دنیس» مردی بی سواد و کمی چاق است، که نامزدش، «لیبی» را پنج سال پیش ترک کرده. اکنون دنیس سعی دارد دوباره پیش نامزد سابقش برگردد. او که می فهمد لیبی با مرد خوشتیپ جدیدی آشنا شده است، تصمیم می گیرد خودی نشان دهد و از این رو برای کوچک کردن شکمش، خود را برای دوی ماراتون آماده می کند.
شرلوک هلمز به همراه دوستش دکتر واتسون (یا برادرش مایکرافت) به حال مسائل عجیب و حواث خطرناکی همچون سه شیروانی، دایره قرمز، کارآگاه در حال مرگ و جعبه مقوایی می پردازند...
«هانري بولانژه» (لئو) پس از پانزده سال کار در يک شرکت، بي کار مي شود و تصميم مي گيرد خودکشي کند. او پس از بارها سعي و تلاش ناموفق، در نهايت در ازاي هزار پوند، قاتلي (کولي) را براي کشتن خود استخدام کند. در اين بين، با زن گل فروشي (کلارک) آشنا مي شود و فکر مي کند که زندگي اش تغيير کرده است. پس سعي مي کند قرارداد قتل را بر هم زند، ولي اين کوشش بي فايده است...
در حالی که خانم مارپل تعطیلاتِ خود را در یک هتل تفریحی واقع در وست ایندیز میگذارند، متوجه مرگ یکی از مهمانان آنجا میشود که به ظاهر طبیعی می آید، اما او شک دارد که این یک قتل برنامه ریزی شده بوده است...
"دایانا اسکات" مدلی جذاب و با نشاط تصمیم خود را گرفته تا مشهور و ثروتمند شود.برای رسیدن به هدفش او حاضر است دست به هر کاری بزند.پس از مدتی با "رابرت گلد" خبرنگار مشهور تلویزیون آشنا می شود.او نه تنها او را به اهالی رسانه و افراد حرفه ای معرفی می کند بلکه خانواده اش را رها می کند تا با او زندگی کند...