با زیرنویس چسبیده
یک فروشنده باتجربه مواد مخدر ، برای وارد کردن یک محموله جدید مواد مخدر از نوع علف به ایالات متحده، تصمیم به ایجاد یک خانواده غیرواقعی برای پیشبرد هدفش می گیرد اما...
داستان درباره ی یه شهریه، که یه روز بعد از اینکه از خواب بیدار میشن، میبینن یه هاله ای شبیه گنبد روی شهرشون رو گرفته، نه کسی میتونه داخل بشه و نه خارج. این سریال بر اساس رُمانی به همین نام از نویسنده ی بزرگ، استفن کینگ ساخته شده ...
Rectify اولین سریال اُرجینال شبکه ی Sundance است. خالق این سریال Ray McKinnon است و تهیه کنندگان سریال معروف Breaking Bad مسئول ساخت این سریال هستند. این سریال زندگی "دنیل هلدن" را به تصویر میکشد که به جرم تجاوز و قتل یک دختر نوجوان به زندان می افتد و حالا بعد از تقریبا 20 سال حبس و انفرادی آزاد میشود وبه جامعه و نزد خانواده اش برمیگردد. او از فشار روانی و احساسیِ زندان نجات پیدا میکند ولی ناگهان دیوارها فرو میریزند و "دنیل" وارد دنیایی میشود که دیگر نمیتواند ان رو درک کند. حضور غیر منتظره ی "دنیل" نه تنها خانواده اش را وارد یک آشفتگی میکند بلکه وضعیت تمام کسایی که به پرونده ی او مربوط بودند را نیز تغییر میدهد...
سریال Nashville در مورد موسیقی نشویل می باشد و حول محور ستاره 40 ساله موسیقی “Rayna James” می باشد که در حال افول هست و از محبوبیتش داره کم میشه و برای این که به محبوبیت قبلی خود را بدست بیاورد مجبور است که با “Juliette” یک تور به منظور پشتیبانی از عنوان خود تشکیل دهد تا یک رکورد جدید را بر جای بگذارد و…
در یک روز عادی اتفاقی عجیب همه را شگفت زده میکند . طی یک عملیات نیروهای ویژۀ آمریکا در عراق، مردی پیدا میشود که 8 سال پیش مرگش اعلام شده بود. مردی که محاسنش بلند شده و از تمدن برای چندین سال دور بوده ...
با زیرنویس چسبیده
«میچ» و «دیو» دو دوست قدیمی هستند که هرکدام زندگی متفاوتی دارند. دیو یک وکیل متاهل است که سه فرزند دارد، اما میچ همچنان مجرد باقی مانده و تا بحال هیچ مسئولیتی بر دوش نداشته است. آنها به زندگی یکدیگر حسادت می کنند، تا اینکه یک روز صبح هر کدام از آن ها در بدن دیگری از خواب بیدار می شود و فرصتی بدست می آورد تا زندگی متفاوتی را تجربه کند...
«ریک» یک افسر پلیس است که بعد از گلوله خوردن در حین ماموریت، چندین ماه در بیمارستان بیهوش بوده است. وقتی که او بیدار می شود، می فهمد که دنیای اطرافش توسط زامبی ها (مرده های متحرک) تسخیر شده است، و به نظر میرسد که او تنها شخص زنده است. او برای پیدا کردن خانواده اش به شهر آتلانتا می رود، و در آنجا به گروهی از بازمانده ها بر می خورد که در خارج از شهر ساکن شده اند. همسرش «لوری» و پسرش «کارل» و همینطور بهترین دوستش، «شین» در میان بازمانده ها هستند. اکنون او بهمراه دیگر بازمانده ها باید در دنیایی که پر از مرده های متحرک است، راهی برای زنده ماندن پیدا کنند...