پیرمردی بهمراه پسرش که پیاده در کنار جاده در حال حرکت هستند ناگهان به کلاغی سخنگو برمیخورند که نشانه ایی از اندیشه های مارکسیسم است. کمی پس از این برخورد آنها به 750 سال قبل فرستاده میشوند، در آن تاریخ که "فرانسیس آسیزی" از مشهورترین قدیسان مسیحی است آنها را بعنوان راهب مامور میکند تا گنجشک ها و شاهین ها را به دین مسحیت دعوت کنند...
» آکاتونه « ( چیتى )، جوانى است که در مناطق پست و بیغوله هاى رم، روزگار مى گذراند. » مادالنا « ( کورسینى )، خیابانگرد تحت حمایت او، به زندان مى افتد و » آکاتونه « از تأمین غذاى روزانه اش هم عاجز مى ماند...