هان یی جو مطمئن نیست زندگی اش کجا رفته است. زمانی که وارث یک بازرگان ثروتمند تجاری بود، اکنون یک زن خانه دار معمولی است که دغدغه اصلی اش زن و شوهر شوهرش و کارهای خانه است. با این حال، وقتی میبیند که همسرش به خواهر ناتنیاش اعتراف میکند، اوضاع به سمت تراژیکتر میرود. او که ویران شده فرار می کند، اما ماشینی با او برخورد کرده و کشته می شود. اما وقتی چشمانش را باز می کند، متوجه می شود که یک سال پیش در گذشته، قبل از اینکه زندگی اش خراب شود، بیدار شده است. یی جو با دادن یک شانس دوباره برای زندگی، عهد انتقام می گیرد و مصمم است همه چیزهایی را که از دست داده است پس بگیرد.
این سریال حول پنت هاوس یک آپارتمان لوکس صد طبقه در گانگنام در جریان است. شیم سو ریون در ناز و نعمت بزرگ شده و اکنون زنی برازنده و جز افراد مرفه می باشد همسرش نیز فردی موفق در تجارت است. چئون سو جین نیز در خانواده ای ثروتمند به دنیا آمده و اکنون فردی متکبر میباشد و همسرش نیز جراح و فردی بلند پرواز است. اما اوه یون هی از خانواده ای ضعیف می آید و برای موفقیت فرزندانش سخت تلاش می کند و قصد دارد آنها را جز افراد مرفه قرار دهد…
Knowing Bros یک برنامه تلویزیونی است که در یک مدرسه قرار دارد . این برنامه قسمت های مختلفی داره ، به طور مثال از آیدل ها و افراد مشهور دعوت به عمل میاد و ازشون یه سری سوال هایی پرسیده میشه که باید به بهترین شکل ممکن به اون سوال پاسخ بدن . گاهی باید برای اثبات جوابی که دادن یه سری آزمایش های خنده دار رو پشت سر بگذارند و…
با زیرنویس چسبیده
کُره، قرن هجدهم. پادشاه یانگجو که برای مدت زمان طولانی حاکم بوده با پسرش سادو بر سر جانشینی درگیر می شود و...
فیلم از سه قسمت تشکیل شده است: قسمت اول درباره رباتی است که زنده شده و اتفاقاتی که بعد از این اتفاق به وقوع می پیوندد. قسمت دوم از دید پسری است که تبدیل به زامبی شده است و قسمت سوم بازسازی کتاب "هدیه کریسمس" است...
قصه ی یک پادشاه و خانوادهاش که برای حفظ امپراتوری تلاش میکنند را بازگو میکند و مضمون آن هم به احقاق حق و عدم تغییر سرنوشت ازلی انسانها برمیگردد. امپراتور پدر میخواهد برای “لی هون” ولیعهد خود همسر انتخاب کند. لی هون، عاشق دختری به نام “یئون وو” میشود و از پدرش میخواهد که آنها را به ازدواج هم در آورد. “یئون وو” که دختری اشراف زاده هست همسر ولیعهد میشود و همه از هوش و درایت او تعجب میکنند. ملکه مادر و دیگر وزیرها که از انتخاب او برای همسری ولیعهد ناراضی هستند برای او تلهای میگذارند که “یئون وون” محکوم به مرگ میشود…
این افسانه مربوط به ۲۰۰۰هزار سال پیش است. در آن زمان در کشور نانگ ناگ طبل آسمانی به نام جا میونگ (جا میونگ گو) وجود داشته که هنگام حمله دشمنان خود به خود به صدا در می آمد . البته شاهزاده جا میونگ در به صدا در آمدن آن طبل نقشی نداشته ولی مردم آن طبل رو به جا میونگ دختر شاه نسبت داده بودند.شاهزاده جامیونگ و خواهرش شاهزاده ناک رانگ در یک روز و از یک پدر و دو مادر متولد شدند . پیشگوییهایی در مورد این شاهزاده ها وجود داشت که یکی از اونها باعث نابودی کشور می شود و دیگری برای نجات کشور تلاش می کند .مادر شاهزاده ناک رانگ با استفاده از قدرت خانوادگی اش موفق می شود که دخترش را ،شاهزاده ی نجات دهنده ی کشور معرفی کند ،در این بین شاهزاده جامیونگ که به عنوان ویرانگر کشور بین مردم معروف شده بود با کمک مادرش از مرگ فرار می کند و بین مردم عادی بزرگ می شود و وفتی هویت واقعیش را می فهمد به قصر پادشاهی برمی گردد و به این ترتیب بین درباریان ایجاد تنش و کشکمش قدرت می کند. .شاهزاده جا میونگ و پرنس هودونگ شازده گوگوریو (کشور جومونگ) به هم علاقمند می شوند ولی تقدیر و سرنوشت نمی گذارد که به هم برسند . شاهزاده ناک رانگ هم به شازده هودونگ علاقمند می شود و با دادن طبل جنگی آسمانیشون به اون زمینه نابودی ملتشو فراهم می کند .شاهزاده جا میونگ برای نجات کشورش می جنگد و سرانجام مجبور می شود که با عشقش شاهزاده هودونگ بجنگد…