برای پس گرفتن سرزمینی که عمویش از پدرش دزدیده، "جیسون" باید پشم طلایی را از سرزمین بربرها بدست آورد، جایی که "مادئا" عفریته ای قدرتمند زندگی می کند. او "جیسون" را دیده و از کمک برادرش استفاده می کند تا پشم طلایی را بدست آورد. او برادرش را به قتل رسانده و تبدیل به معشوق "جیسون" می شود...
دو فرد بی خانمان در سفری از کشور فرانسه به اسپانیا می روند. در بین مسیر آنها برای تهیه غذا التماس می کنند و از طرفی با تعصبات مسیحی عجیبی مواجه می شوند ...