داستان در ارتباط با شبکه سازمان جاسوسی شوروی، "کا.گ.ب" است که در آن سالها در کشور آمریکا تارهای خود را تنیده بودند. البته این مورد دو طرفه بود و هر دو کشور فعالیت گُسترده جاسوسی را برای کسب اطلاعات از طرف مقابل انجام میدادند. یک مرد و یک زن توسط کمونیست ها انتخاب میشوند تا به ازدواج یکدیگر درآیند. آنها پیش از این هیچوقت همدیگر را ندیده اند و یا عشقی در بین خودشان حس نکرده اند اما بخاطر آرمان های شوروی باید ازدواج کرده و با نام و مشخصات جعلی گام به "ینگه دنیا"، "امریکا" بگذراند! حاصل زندگی آنها پس از سالها دو فرزند دختر و پسر است که به هیچ وجه از پیشینه والدینشان آگاهی ندارند. آنها در محیطی کاملا آمریکایی، با رویایی آمریکایی بزرگ شده اند. برنامه های آمریکایی را از تلویزیون دیده اند و به مدارس آمریکایی در فلب ایالات متحده، یعنی "واشنگتن" میروند. زندگی این جاسوسان تقریبا بصورت آرامی میگذرد تا آنکه ماموری از FBI به خانه ای در همسایگی این زوج جاسوس نقل مکان میکند و این چنین اوضاع هر روز بغرنج تر میشود. فعالیت های جاسوسی انها نیز با پیامی از سوی "کا.گ.ب" تشدید میشود. "رفقا به پا خیزید." (رفقا: اصطلاحی رایج در میان کمونیست هاست.)
مرد جوان و تنبلی که در بمبئی زندگی می کند، پس از برخورد با یک زنی که او الهام بخش او برای "بیدار شدن" می شود، دست به تغییر در زندگی اش می زند...
با زیرنویس چسبیده
"جای ویردان سینگ" و "میرا پاندیت" در لندن با یکدیگر آشنا شده، عاشق هم شده و یکدیگر را به خانواده هایشان معرفی می کنند. اما پس از مدت کمی از هم جدا شده و "میرا" به هندوستان بازمی گردد و "جای" به آمریکا می رود. دوست "جای" سعی می کند او را متقاعد کند تا به دنبال عشقش برود...
داستان فیلم در مورد یک معلم آرمان گرا است که سعی دارد به هر قیمتی شده رفتار یک دانش آموز سرکش به نام سدجویک بل را اصلاح کند...
با زیرنویس چسبیده
سال 1947، در اوج درگیری های پاکستان و هندوستان. داستان در مورد دختر جوانی است که شاهد ماجرایی غم انگیز می باشد، در حالی که بین عشق دو مرد مانده است...