وقتی "جد بارتلت" به عنوان رئیس جمهور امریکا برگزیده میشود کابینه خودش رو منصوب میکند.او افراد رازداری را از میان اعضای کاخ سفید توسط گزینشگران خود برمیگزیند. هر کدام ازین افراد نقش مهمی را در بازی قدرت واشنگتن بازی میکنند. در این سریال مخاطب کاراکترهای این سریال را از میان اتفاقات سیاسی و فردی زیادی دنبال میکند تا اینکه متوجه میشود که...
با دوبله فارسی
در جهان آینده که میمون ها مثل برده ها زیر دست انسان ها هستند، «سیزار» یکی از بوزینه های هوشمند، بعد از چندین سال مخفی شدن از انسان ها، قیام می کند تا هم نوعانش را آزاد سازد...
آلن یک دانشجو در مرکز پاسخگویی به تماس های بحرانی است که تماسی از یک زن در حال خودکشی دریافت میکند. آلن سعی میکند با بیرون کشیدن اطلاعات از او و سرگرم کردنش او را از خودکشی منصرف کند...
همه قهرمانانی که تا به امروز می شناختید رو فراموش کنید. قهرمانان این سریال در جنگ جهانی دوم در زندان های آلمان مشغول جاسوسی و خراب کاری هستند که ...
مایک و دنی خلبان یک هواپیمای باری هستند اما بازنده شدن دنی در بازی قمار سبب میشود که هواپیمای آنها را توقیف کنند. آنها در پی بدست آوردن پول، با وانت یک مرد چینی به سیاتل میروند. برادر زاده مرد چینی که دختر بچه کوچکی است از مایک میخواهد که به جای عمویش او را به نماشگاه جهانی شهر سیاتل ببرد.در نمایشگاه جهانی آنها با اتفاقات عجیبی روبرو میشوند...
داستان سریال در مورد مردم عادی می باشد که ناگهان در خود به قدرت فوق العاده و غیر طبیعی پی میبرند.داستان به طور معمول با یک پیچ و تاب و کنایه دار همراه است .
کاپیتان یک زیردریایی که توسط ژاپنی ها در جنگ جهانی دوم غرق شده است، پس از نزدیک به یک سال پشت میز نشستن فرصت دوباره هدایت زیردریایی را بدست می آورد. وسواس شدید او برای گرفتن انتقام از کشتی که زیردریایی اش را غرق کرده، خدمه جدیدش را در خطری بزرگ قرار می دهد...
زورو همیشه نقابی سیاه به صورت داشت و شنل می پوشید ، به داد مردم فقیر می رسید و حق انان را از حاکم سنگدل و گروهبان گارسیا ی بزدل می گرفت ! و وقتی دخل یکی آدم بد ها را می آورد ، با سه ضربه شمشیر حرف Z را روی او حک می کرد! زورو (Zorro) شخصیتی داستانی است که جانستون مک کالی در سال ۱۹۱۹ خلق کرد، زورو که در زبان اسپانیایی معنای روباه دارد …
نيويورك . « ج . ج . هانسكر » ( لنكستر ) ، روزنامه نگار معتبر و سرشناس ، كه از رابطهى خواهرش ، « سوزان » ( هريسن ) با « استيو » ( ميلنر ) ، نوازندهى جوان و معصوم كلوبهاى شبانه راضى نيست ، يكى از پادوهاى مطبوعاتى به نام « سيدنى » ( كورتيس ) را مجبور مىكند تا براى « استيو » پاپوش درست كند .