با مراقبتهاى دلسوزانهى » سيمور « ( هيز )، جوانى كودن كه در يك گلفروشى كار مىكند، گياهى عجيب و غريب به نام » اودرى جونير « چنان جاذبهاى مىيابد كه به كسب و كار گلفروشى رونقى تازه مىبخشد. اما پس از مدتى » سيمور « تصادفا درمىيابد كه گياه خونخوار است.
یک پسر جوان به ظاهر عادی در جاده ای کوهستانی رها شده و توسط خانواده ای که به طور فزاینده ای از توانایی های او قبل از کشف راز هویت واقعی او شگفت زده می شوند، به فرزندی پذیرفته می شود...
یک پیانسیت جوان سیاه پوست وارد زندگی یک خانواده ثروتمند سفید پوست از بالاترین طبقه های اجتماع می شود...
"دیمین" شیطانی که به قدرت و دانش کامل رسیده در آستانه وارد کردن آخرین ضربه خود است.فرزند مسیح بار دیگر در بریتانیا به دنیا می آید.نقشه او ساده است،پسر را پیدا کرده و همه آنها را به قتل برساند...
یک پادشاه تازه اخراج شده اروپایی در شهر نیویورک پناهنده می شود ، جایی که به یک شخصیت مشهور تلویزیونی تصادفی تبدیل می شود و بعداً به اشتباه به کمونیست بودن متهم می شود...
در درگیرى مسلحانهاى در باراندازهاى ناپل ، مردى به نام « براکو » ( اصلان ) به قتل میرسد . آخرین صحبتهاى « براکو » مربوط میشود به « آقاى آرکادین » ( ولز ) و « گاى وان استراتن » ( آردن ) تصمیم میگیرد « آکاردین » را که مرد بسیار ثروتمندى است ، تلکه کند .
یک خلبان بریتانیایی دوران جنگ که مرگ را فریب داده باید برای زندگی خود پیش از دادگاه الهی مبارزه کند...