داستان زنی امروزی که به سبک دون خوان، که به نابودی مردانی که به خاطر جذابیت های او افتاده اند افتخار می کند، قتلی را که مرتکب شده است را برای کشیشی فاش می کند و صادقانه جزئیات برخوردهای جنسی گذشته خود را شرح می دهد.
در نیومکزیکو، مردی به نام "بن کین" که به دنبال قاتل پسرش میگردد، معاون کلانتر می شود، اما او تهدیدات دیگری را نیز پیش رو دارد که باید از سد آنها بگذرد...
دو موتور سوار به نام های «وایات» (فاندا) و «بیلی» (هاپر)، به مقصد نیو اولیانز به جاده می زنند. آن دو شب ها در چادر می خوابند و ماری جوانا می کشند و روزها به راه شان ادامه می دهند...
"تاو جکسون" پس از تحمل زندان به مزرعه خود بازمی گردد. سه سال قبل "فرانک پیرس" تاجری فاسد او را به زندان فرستاده و طلاهایش را سرقت کرده. "جکسون" با "لومکس" مردی که پنج سال قبل به او شلیک کرده معامله می کند تا محموله طلای "پیرس" را بربایند...
سال 1945، "کاپیتان مورتون" برای فرماندهی یک کشتی باری قدیمی به روی عرشه آن پا می گذارد. او از خدمه اش نهایت تلاش را بدون داشتن هیچ آزادی و اختیاری را خواستار است. آنها در آستانه شورش کردن قرار دارند اما هیچکس جرات ندارد قدم اول را بردارد تا اینکه...