« فرانك چمبرز » ( گارفيلد ) ، غريبهى سرگردان ، در يك كافهى كنار جاده با صاحب آن « نيك اسميت » ( كلاوى ) و همسرش ، « كورا » ( ترنر ) آشنا مىشود ، آن جا به عنوان كارگر استخدام مىشود و پنهانى با « كورا » رابطه برقرار مىكند...
لورل و هاردی که از گارد نیروی هوایی اخراج شده اند به طور اتفاقی به یک نقشه خرابکاری پی برده و جهت افشای آن تلاش می کنند ...
یک کارآگاه استخدام می شود تا از زندگی یک خواننده که به تازگی یک فروشگاه بزرگ را از مالک فاسد آن به ارث برده محافظت کند...
« تريسى » ( هپبرن ) ، زنى از خود راضى از طبقه ى اعيان ، در آستانه ى ازدواج دوم خود با مردى ابله اما ثروتمند ( هوارد ) است. با ورود « دكستر » ( گرانت ) ، همسر اول او ، و « مايك » ( استوارت ) ، خبرنگارى جنجالى ، ماجرا پيچيده مى شود...
"پدر فلانگان" پس از شنیدن اعترافات یک مجرم تصمیم می گیرد پناهگاهی با نام "شهر پسران" تاسیس کند."وایتی مارش" به آنجا می رود اما فرار کرده و گرسنه باز می گردد.او دوباره فرار می کند اما وقتی دوستش تصادف می کند بار دیگر باز می گردد.او فرار کرده و به گروه برادرش می پیوندد و...
دکتر "هوگو هکنبوش" ،"تونی" و "استافی" تلاش می کنند با برنده شدن در یک مسابقه اسب سواری مزرعه "جودی" را نجات دهند.اما در این بین مشکلاتی وجود دارد که...
دو مرد در سان فرانسیسکو سال 1906، زندگی شخصی و حرفه ای خود را درگیر خواننده ای زیبا کرده و با هم برای تحت تاثیر قرار دادن او رقابت می کنند...
« اوتيس ب. دريفت وود » ( گروچو ) سعى دارد « خانم كلىپول » ( دومونت ) را به سرمايهگذارى در كار اپرا ترغيب كند. « تومازو » ( هارپو ) و « فيورلو » ( چيكو ) نيز وظيفهى خود مىدانند تا به موفقيت حرفهاى دو خوانندهى جوان « رزا كاستالدى » ( كارلايل ) و « ريكاردو بارونى » ( جونز ) كمك كنند...
زوجی آمریکایی که برای سپری کردن ماه عسل خود به مجارستان رفته اند،پس از تصادف در جاده و درخواست کمک از یک کشیش در خانه شیطان گرفته می شوند و...