پس از وقوع حادثه ای در قطار حومه شهر، پلیس جوانی که از وزوز گوش رنج میبرد وارد هرج و مرجی میشود که بخاطر این اتفاق غم انگیز به وجود آمده است...
با زیرنویس چسبیده
فیلم در سال ۱۹۳۱ و درباره سه دختر نوجوان است که در غرب استرالیا زندگی میکنند. مالی و دیزی خواهر هستند و چهارده و هشت سال دارند و گریسی دخترعموی آنها که ده سالش است. آنها در شهر جیگالونگ کامیونیتی ساکن هستند که در نزدیکی حصار شماره یک قرار دارد. این حصار برای جلوگیری از خرگوشها ساخته شده است و بیش از هزار مایل طول دارد. دولت سیاستی مبنی بر گرفتن کودکان دورگه از مادرهایشان و فرستادن آنها به صدها مایل دورتر برای بردگی را به اجرا گذاشته است. این سه دختر اقدام به فرار میکنند.
چیزی از پیروزی «بیب» در مسابقه چوپانی در فیلم قبلی نمی گذرد، که هاگت مزرعه دار آسیب می بیند و نمی تواند کار کند. بیب برای نجات مزرعه باید به شهر بزرگ برود...
سه خواننده- «تيک / ميتسي» (ويوينگ)، «آدام / فيليشيا» (پپرس) و «برنادت» (استامپ)- سوار بر اتوبوس مدرسه ي پر نقش و نگاري که «پريسيلا» نام دارد، به مناطق دور افتاده ي صحراي استراليا مي روند و برنامه اجرا مي کنند.
"توماس بکت" یکی از سربازان سرسخت ارتش آمریکا است که در حال انجام عملیاتی در جنگل پاناما می باشد. وظیفه او مقابله با شورشیان بوسیله مهارت تک تیراندازیاش است...