با زیرنویس چسبیده
گروه کوچکی از بازماندگان یک حادثه به طرز ناگهانی ناپدید میشوند و بیخبری باعث میشود تا مردم سراسر جهان به هرج و مرج بیافتند...
یک شیمیدان در یک زندان نیواورلئان به هوش می آید. او به جرم آتش زدن مکانی که به یک چرخهی تولید مواد مخدر مربوط می باشد، متهم شده است. او که هیچ چیز را به یاد نمی آورد، بطور غیرمنتظره ای به قید وثیقه آزاد شده و مصمم است تا دوست دخترش را پیدا کند...
سراسر زندگی ما وابسته به برق و الکتریسیته است . اگر روزی برق را از دست بدهیم چه اتفاقی می افتد ؟ Revolution حکایت روزی است که زمین بر اثر سانحه ای به طور ناگهانی از نعمت برق محروم میگردد و همه جا در تاریکی فرو میرود . زمین مجددا به دوران خاموشی و تاریکی ها فرو میرود . هواپیما ها سقوط میکنند , بیمارستان ها تعطیل میشوند و از همه بدتر ارتباطات به کلی غیر ممکن میشوند . حال بزرگترین مشکل این است که بدون تکنولوژی مدرن چگونه میتوان دلیل این حادثه را پیدا کرد …
یک خانواده معمولی برای شروعی دوباره و نو به خانه ای جدید میروند اما در این خانه اوضاع آنچنان که به نظر میرسد خوب و نرمال نخواهد بود. رازهای سر به مهر زیادی در این خانه وجود دارند. صاحبان پیشین آن بر اثر قتل و خودکشی از دنیا رفته اند. این خانه به آن زیبایی که به نظر میرسد نیست…راز چیست؟ مشکل کجاست؟ چرا صاحبان جدید پس از دیدن موارد مشکوک از خانه نمیروند و در آن میمانند؟ این خانه چه رازی را در خود پنهان کرده؟ سرنوشت این خانواده و اطرافیان آنها همگی به خانه گره خورده اس…
«ریک» یک افسر پلیس است که بعد از گلوله خوردن در حین ماموریت، چندین ماه در بیمارستان بیهوش بوده است. وقتی که او بیدار می شود، می فهمد که دنیای اطرافش توسط زامبی ها (مرده های متحرک) تسخیر شده است، و به نظر میرسد که او تنها شخص زنده است. او برای پیدا کردن خانواده اش به شهر آتلانتا می رود، و در آنجا به گروهی از بازمانده ها بر می خورد که در خارج از شهر ساکن شده اند. همسرش «لوری» و پسرش «کارل» و همینطور بهترین دوستش، «شین» در میان بازمانده ها هستند. اکنون او بهمراه دیگر بازمانده ها باید در دنیایی که پر از مرده های متحرک است، راهی برای زنده ماندن پیدا کنند...