یک مامور بازنشسته نقشه ای طراحی میکند تا آنهایی که چیزهای زیادی در مورد گذشته اش میدانند را به کام مرگ بکشاند...
"دکتر جان هولدن" خطر کرده و به لندن سفر می کند تا در یک نشست روانشناسی ماورالطبیعه با قصد افشای "جولین کارسول" رهبر یک فرقه شیطانی شرکت کند.او که یک انسان شکاک است اعتقادی به قدرت "کارسول" ندارد.با اینحال او دعوت "کارسول" برای اقامت در املاک او را می پذیرد و...
«پرفسور ج. اچ. دور» (هنکس) که در واقع دزدي سابقه دار است قصد دارد با هم کاري چند نفر به کازينويي در نيواورليانز دست برد بزند. او براي اجراي نقشه اش اتاقي را در خانه ي پيرزني ساده دل و به شدت مذهبي و پاي بند اخلاق به نام «ماروا مانسن» (هال) اجاره مي کند.
« والو » ( لنکستر ) ، رهبر گروهى از دزدان دریایى است که هیچ کدام به هیچ وجه قابل اعتماد نیستند ، و تنها کسى که « والو » روى عرشه مىتواند به او تکیه کند ، دوست کر و لالش ، « اوخو » ( کراوات ) است . او خیلى زود دل به دختر فرستادهى پادشاه اسپانیا ، « کونسوئلو » ( بارتوک ) مىبندد …
مخترعى ( گينس ) كه در مقام دستيار آزمايشگاه يك كارخانه نساجى كار مىكند ، پارچه اى اختراع مى كند كه هرگز فرسوده و كثيف نمى شود . پس از مخالفت هاى اوليه ، يك كارخانه دار و دخترش ( پاركر و گرينوود ) از او حمايت مى كنند ...