داستان سریال در مورد حواشی و روابط در یکی از بیمارستان های پر رفت و آمد و شلوغ شیکاگو می باشد که دکترهای توانمندش آن را سر پا نگه داشته اند و...
ماجراهای سریال حول شخصیت دکتر ادیسن مانتگامری با بازی کیت والش میگذرد. داستان از آنجایی آغاز میشود که شخصیت اصلی سریال یعنی دکتر مانتگامری که یکی از بهترین جراحانِ کودک است، بعد از اتفاقاتی که برایش می افتد و برای تغییر در زندگیش تصمیم میگیرد که از سیاتل به لس آنجلس نقل مکان کند و در درمانگاه خصوصی که توسط چند تن از بهترین دوستانش اداره میشود مشغول به کار شود و در لس آنجلس زندگی جدیدی را شروع کند. این سریال از مجموعه آناتومی گری منشعب شده است .
"زک" که مجبور شده رویای خود برای رفتن به مدرسه هنر را ترک کند،کاری بی هدف را دنبال کرده و به خواهر خود کمک می کند تا از پسرش مراقبت کند.در اوقات بیکاری او موج سواری کرده و با بهترین دوستش "گیب" که در منطقه ثروتمند شهر زندگی می کند بیرون می رود.وقتی "شاون" برادر بزرگتر "گیب" به خانه بازمی گردد در استعداد و اعتماد به نفس "زک" غرق شده و...
یک معلم دبیرستان که عادت به استفاده از مواد مخدر دارد، بعد از اینکه یکی از دانش آموزانش به راز او پی می برد، رابطه ای دور از انتظار را با او شکل می دهد.
سریال درباره متخصصین حرفه ای ای هست که توسط FBI گرد هم میان تا یه قاتل زنجیره ای رو گیر بیاندازند...
داستان این مجموعهٔ تلویزیونی در مورد دو برادر است که یکی از آنها به جرم قتلی که انجام نداده به اعدام محکوم شده و برادرش خود را به زندان میاندازد تا با استفاده از نقشهای که قبلا طراحی کرده او را از زندان فراری دهد...
داستان اصلی این مجموعه تلویزیونی پیرامون زندگی چند دانشجوی پزشکی است که برای ادامه تحصیل و کسب تخصص جراحی به بیمارستان Grace شهر سیاتل ایالت واشینگتن آمریکا وارد میشوند. شخصیت اصلی داستان که در ضمن راوی داستان نیز هست، دختری به نام Meredith Grey است. عنوان سریال به تناسب نام این شخصیت انتخاب شده، اگر چه شباهت ظریفی با عنوان کتاب آناتومی گری (منبع مشهور علم آناتومی) دارد…
داستان فیلم در مورد دختری 15 ساله است که از معلم خود به جرم تجاوز شکایت می کند و همین مساله باعث می شود که مورد توجه رسانه ها قرار بگیرد و ...
داستان در مورد یک پزشک مشهور است که چیزی از روابط اجتماعی نمی داند. او مریض ها را به خاطر پیشرفت دانش پزشکی (خودش) درمان میکند و اصلا به خوب شدن مریض اهمیت نمیدهد...
مردی در اوایل سی سالگی خود در حالیکه با از دست دادن دختر خود کنار می آید مجبور می شود با بیماری "اسکیزوفرنی" مبارزه کند...