داچ وان دن بروک (هریسون فورد)، کارآگاه پلیسی است که همسرش پیتون (تامپسن) در یک فروشگاه معتبر کار میکند و موقع پروازی تجاری به میامی، هواپیمایش بلافاصله پس از صعود، در یکی از ناگوارترین سانحههای هوائی شهر، سقوط میکند. اما مدتی بعد، داچ پی میبرد که همسرش در واقع به مأموریتی کاری نمیرفته...
این سریال داستان یک خانواده ایتالیایی ساکن نیو جرسی است که به فعالیت های مافیایی خلاف مشغول هستند. تونی سوپرانو به عنوان رییس این گروه (خانواده) انتخاب می شود . شخصیت او در خانه پدری عاطفی و مهربان و در بیرون از خانه یک جنایتکار و بیماری روانی است...
با زیرنویس چسبیده
«فردي هفلين» (استالون) کلانتر شهرکي در نيوجرزي است که بسياري از مأموران اداره ي پليس نيويورک هم ساکن آن جا هستند. «مو تيلدن» (دنيرو)، بازرس اداره ي پليس نيويورک، در تحقيقاتش درباره ي تعدادي پليس فاسد و کلاهبردار، به اين شهرک و کلانترش، «فردي هفلين» مي رسد. «هفلين» با «تيلدن» هم کاري مي کند و رفته رفته پي مي برد که برخي از قهرمانان زندگي اش چندان هم زندگي وارسته اي ندارند…
سريال به يکي از زندانهاي خيلي پيشرفته که سيستم امنيتي قوي داره مربوط ميشه. داستان سریال به فرار زنداني ها مربوط نیست و بيشتر به اتفاقات داخل زندان و ارتباط پرداخته میشه. اين زندان با ديگر زندانها فرق داره چراکه داراي يک قسمتي است بنام E-city که در اين محوطه زندانيان آزادند ولي هر حرکت آنها توسط نگهبان ها کنترل ميشه.
این فیلم داستان زندگی «هاوارد استرن» می باشد که گوینده رادیویی مشهوری بوده است. او از دیترویت به واشنگتن می آید و آینده شغلی اش به کلی زیر و رو می شود...
با زیرنویس چسبیده
سال 1930، شهر نیویورک. یک خانواده ی خلافکار قدرتمند میان جنگ مرگبار بین اتحادیه ها و کارفرمایان قرار می گیرند....
با زیرنویس چسبیده
دانشجویی از نیویورک که فلسفه میخواند پس از آنکه به یک خون آشام تبدیل میشود تا با شرایط جدید زندگیش و همچنین عطش بی پایانش برای خون کنار بیاید ...
«ديويد شاين» (کيوساک) مي خواهد نمايش نامه اي را روي صحنه ببرد، ولي سرمايه ي لازم را ندارد و مجبور است به سردسته ي يک باند تبهکار متوسل شود که مي خواهد محبوبه ي سبک مغزش، «آليونيل» (تيلي) را روي صحنه ببيند. «چيچ» (پالمينتري)، محافظ «آليو» هم بايد در تمام مدت تمرين هم راه «ديويد» باشد و «ديويد» آرام آرام پيشنهادهاي سازنده اي درباره ي نمايش نامه از «چيچ» دريافت مي کند...
"جاش هاتون" پس از سپری کردن دوران محکومیت خود به جرم قتل، او به زادگاه خود بازگشته و با "آدری هوگو" برخورد می کند. هیچکس دقیقا به یاد نمی آورد او چه کاری انجام داده اما همه بخصوص پدر "آدری" از او دوری می کنند و...