داستان سریال بر روی گروهی از افراد متمرکز است که تاریخ تولدشان یکی می باشد و به صورت تصادفی زندگیشان در راه های مختلف به هم گره می خورد. جک و ربکا زوج جوانی هستند که در پترزبورگ منتظر به دنیا آمدن سهقلویشان می باشند. کوین بازیگر موفق و خوشتیپ تلویزیون می باشد که از زندگی مجردی خسته شده است. رندال نیز تاجری است که در کودکی پدرش او را در یک ایستگاه آتش نشانی رها کرده بود و اکنون دارای یک همسر و دو دختر است...
با زیرنویس چسبیده
فیلم ، قصه ی گروهی نوجوان با خصوصیات متفاوت است که از آزمون صدا وگوش برای خوانندگی ونوازندگی سربلند بیرون می آیند وسپس درکنار معلمین خود برای اجرای برنامه های هنری آماده می شوند...
این سریال بسیار زیبا در مورد نویسنده ای است به نام کاستل که تمام نوشته های او ترسناک و وحشتناک است و در همین حال در شهر قتلهای زنجیره ای شروع میشود که شباهت زیادی با نوشتههای او دارد و پلیس هم به این نویسنده مشکوک میشود…
این فیلم داستان آشنایی و ارتباط الیور و امیلی است که هردو برای اولین بار همدیگر را در یک پرواز از کالیفرنیا به نیویورک ملاقات می کنند. در این زمان هردو دانشجوی کالج هستند. آنها در طول پرواز با هم صحبت میکنند و شیفته یکدیگر می شوند...
تیمی متشکل از افراد حرفه ای و متخصص مسئول تحقیق و بررسی پرونده های جنایی می شوند که در این میان با حوداث و اتفاقات هیجانی و خطرناک مواجه می شوند...
«ال وودز» به واشنگتن سفر کرده تا عضو کنگره زنان شود و لایحه ای برای جلوگیری از آزمایش گیری حیوانات را تصویب کند...
با زیرنویس چسبیده
«جیک وایلدر» بعد از بهم زدن رابطه با دوست دخترش، با دوستانش شرط می بندد که می تواند یک دختر زشت بنام «جینی بریجز» را تبدیل به ملکه مجلس رقص دبیرستان بکند و …...
با زیرنویس چسبیده
ال وودز با «وارنر هانتينگتن سوم نامزد شده است. اما وارنر از ترس اين که دوستان افاده اي و خانواده ي ثروتمندش، دختر پر شور و شوري مثل ال را نپذيرند، پيش از رفتن به دانشگاه هاروارد و فارغ التحصيلي در رشته ي حقوق، نامزدي اش را بر هم مي زند. ال نيز براي به دست آوردن دوباره ي مردش در همان دانشگاه بسيار سخت گير و مقرراتي ثبت نام مي کند... .
سریال در مورد یه دکتر یا پزشک خانواده که دفتر کارش توی یه محله پایین و فقیر هست. این دکتر که اسمش “بکر” هست، آدم بد اخلاق و بدعنق و بدقلق و کم صبریه و دائم به همه چی ایراد میگیره و غر میزنه. کلا هم ۲ تا دوست داره یکیشون که یه دختره که یه کافه قدیمی رو اداره میکنه و بکر صبحانه و ناهارش رو اونجا میخوره دوست دیگرش هم یه مرد نابینا هست که بغل همون کافه، دکه روزنامه فروشی داره هرروز صبح بکر به این کافه میره، قهوه میخوره و سیگارش رو میکشه بعد میره سرکار. سریال حوادث اطراف این فرد رو نشون میده و نظریات “بکر” و غر زدنهاش و برخوردش با موضوعات مختلف رو بیان میکنه...