"جو تنکس" کلاهبرداری حرفه ای به "بیل" دورگه و "لوسی" ساده لوح می پیوندد تا سیصد هزار دلار از سرگرد "کبوت" سرقت کنند. نقشه استادانه آنها مملو از دروغ است اما "جو" به نظر می رسد همیشه می داند چه کار می خواهد انجام دهد...
سال 1913. «خوان ميراندا» (استايگر)، دهقان مکزيکي، با پدر و شش فرزندش به راهزني روي مي آورد. آنان به «شان مالوري» (کوبرن)، متخصص انفجار ايرلندي، برمي خورند و «خوان» فکر مي کند که با کمک «شان» مي تواند به آرزوي قديمي اش سرقت از بانک ملي شهر مسا ورده برسد...