با دوبله فارسی
«جرميا جانسن» (ردفورد)، مردي جوان و تک رو که از شهرنشيني به تنگ آمده، در سال 1830 به کوهستان راکي مي رود. در آن جا يک شکارچي (گيراش) او را مي بيند و زير پر و بالش را مي گيرد. «جرميا» روش زندگي در طبيعت وحشي را از شکارچي مي آموزد و آرام آرام متکي به خود بار مي آيد...
در اواخر قرن بیستم، دو دوست بدجنسِ یک پسر یازده ساله، او را فریب می دهند تا اتومبیل خانوادگیشان را مخفیانه از خانه خارج کرده تا به سفری پر ماجرا بروند...
"میس بیشاپ" که خود را به عنوان مامور اعدام معرفی کرده وارد شهری می شود تا گروهی راهزن از جمله برادر خود را از چوبه دار نجات دهد.او از برادر خود می خواد تا جرم و جنایت را کنار بگذارد.کلانتر شهر آنها را تا مکزیک تعقیب می کند و...
»پري اسميت« (بليک) و »ديک هيکاک« (ويلسن)، دو يار هم بند در زندان ايالتي کانزاس، پس از آزادي به دنبال راهي براي کسب پولي هنگفت و بي دردسر هستند. آن دو براي سرقت اين پول راهي خانه ي »کلاترها« مي شوند. اما چون نتيجه اي نمي گيرند، همه شان را مي کشند.
"آرتور همیلتون" بانکداری میانسال پس از تماس دوست قدیمی اش "چارلی" فرصت این را بدست می آورد که یک زندگی جدید را آغاز کند. تنها مشکل این است که "چارلی" باید مرده باشد. او در نهایت به شرکتی معرفی می شود که مرگ انسانها را جعل کرده و یک زندگی کاملا جدید برای آنها می سازد...
« لين مك آدام » ( استوارت ) در پى قاتل پدرش وارد داجسيتى مى شود . خيلى زود او و قاتل پدرش ، « داچ هنرى براون » ( مكنالى ) در يك مسابقه ى تيراندازى كه جايزه ى اولش يك تفنگ وينچستر 73 است ، رقابت تنگاتنگى پيدا مى كنند .
در سال 1870،ده سال از جنگی خونین بین مهاجران و آپاچیها می گذرد."تام جفوردز" یکی از پسران آپاچی را نجات دهده و تصمیم می گیرد از این فرصت استفاده کرده و به عنوان سفیر مشغول بکار شود.برخلاف تعجب همگان ماموریت او موجب ایجاد راهی ارتباطی با آپاچیها می شود و...