«کرمیت» به همراه دوستانی که تازه پیدا کرده است در حال زیر پا گذاشتن تمام شهرهای آمریکا برای رسیدن به موفقیت در هالیوود است...
«مل فان» (بروکس)، کارگردان مشهوري که در اثر اعتياد به الکل گوشه نشين شده، تصميم مي گيرد براي نجات کمپاني ورشکسته ي بيگ پيکچر کارش را از سر بگيرد. او هم راه هم رزمانش، «مارتي اگز» (فلدمن) و «دام بل» (د لوييز)، طرح شان را به رئيس کمپاني ارائه مي کنند: يک فيلم صامت چند ميليون دلاري وپر از ستارگان سينما.
با زیرنویس چسبیده
سال ۱۸۷۴. «بارت» (ليتل)، کارگر سياه پوست راه آهن، به دليل حمله به يک سفيد پوست محکوم به اعدام مي شود. «هدلي لامار» (کورمن)، وکيل دعاوي که درمي يابد خط آهن بايد از وسط شهر «راک بريج» عبور کند، براي تخليه ي شهر و تصاحب زمين هاي آن با فرماندار (بروکس) تباني مي کند تا براي تضعيف روحيه ي مردم شهر، «بارت» را به عنوان کلانتر به آن جا بفرستد.
در دهه 1920 (شوروی سابق) ، یک (نجیب زاده) ، (یک کشیش) و (یک جاعل) در جستجوی گنجینه ای از جواهرات هستند که در دوران انقلاب مفقود شده و...
پس از سلسله سوءتفاهماتی، مدیر یک موسسه تحقیقات فضایی به دوست دخترش مشکوک می شود که ممکن است او جاسوس روسیه باشد...
سلسله ای از اشتباهات انسانی و کامپیوتری، اسکادرانی از بمب افکنهای آمریکایی را برای بمباران اتمی مسکو اعزام می کند.رئیس جمهور،برای متقاعد کردن شوروی برای اینکه این اتفاق به اشتباه رخ داده،به مرکز فرماندهی استراتژیک هوایی دستور می دهد به شوروی در متوقف کردن آنها کمک کنند...