اواخر دهه ي 1950. «هالي» (اسپيسک) و پدرش (اوتس)، پس از مرگ مادر، تکزاس را به مقصد شهري در داکوتاي جنوبي ترک مي کنند. در اين جا «هالي» پانزده ساله با «کيت» بيست و پنج ساله (شين) آشنا مي شود. چندي بعد «هالي» پدرش را مي کشد و هم راه «کيت» به جنگل فرار مي کند...
فیلم بر اساس رمانی به همین نام نوشته "کرت ونه گارت" ساخته شده و داستان مردی را روایت می کند که از زمان عبور کرده و توسط بیگانه ها ربوده می شود...