زندگی تونی پس از مرگ همسرش بر اثر سرطان زیر و رو می شود. او به خودکشی فکر می کند، اما در عوض تصمیم می گیرد آنقدر زندگی کند که با گفتن و انجام هر کاری که می خواهد، دنیا را به خاطر مرگ همسرش مجازات کند...
روبرت کنر مردی تنها و در پی عشق است. همچنین او تنها ابرقهرمان دنیاست. اگر روبرت بتواند امروز از رئیسش اجازه بگیرد برای مرخصی، می تواند بعد از 6 سال سر قرار برود...
با زیرنویس چسبیده
«جیک گرین» بعد از هفت سال، از زندان آزاد می شود. او طی دو سال از راه قمار پول زیادی بدست می آورد، و اکنون آماده است تا از کسی که او را به زندان انداخته بود انتقام بگیرد…
داستان سریال درباره "برنارد" هست که یک مغازه ی کتاب فروشی دارد .. ولی اصلا علاقه ای به فروش کتابهاش ندارد .. "مانی" که یه ادم عصبی و استرسی هست به مغازه ی "برنارد" میاد و کتاب آرامش و خونسری رو از اون میخره و بر حسب اتفاق کتاب توی لیوان چاییش میوفته و اونو قورت میده .. وقتی پزشکها میخوان اونو جراحی کنن متوجه میشن که کتاب جذب بدن اون شده و دیگه قابل جدا کردن نیست .. و همین باعث میشه که "مانی" به یک شخصیت آروم و ریلکس تبدیل بشه ...