داستان از این قرار است که "کنت داکولا" بر اثر تابش نور آفتاب از بین خواهد رفت. "ایگور" و "نانی"؛ خدمتکاران قلعه ی هزار اردک تصمیم میگیرن طی مراسمی "کنت داکولا" رو احیا کنن ، اما با اشتباه "نانی" به جای «معجون گیاهان وحشی» سس گوجه فرنگی در محلول ریخته میشه و نتیجه ی امر بازگشت "داک" هست ولی با یک اختلال غیرعادی ؛ "ارباب داک" یک دراکولای گیاهخوار شده !!
فیلم داستان گروهبان "بلای" را روایت می کند.کسی که بی رحمی اش موجب ایجاد سرکشی و شورش در کشتی اش می شود.داستان تلاشهای "فلچر کریستین" را که تلاش می کند افرادش را از مجازات بریتانیا در امان نگاه دارد و سفر حماسی "گروهبان بلای" را تعقیب می می کند...
دو سرباز انگلیسی در هند تصمیم می گیرند از ارتش استعفا داده و به سرزمینی بروند که بعد از اسکندر هیچ سفید پوستی در آنجا پا نگذاشته است...
داستان درباره یک فرمانده بریتانیایی بی منطق است که سربازان خود را از میان اتفاقات عجیبی در شمال آفریقا و اروپا رهبری می کند...
"پسدولوس" تنبل ترین برده در روم است که تنها آرزویش بدست آوردن آزادی خود است. او مجبور می شود با زنی زیبا و ارباب جوانش همکاری کند تا به آرزویش دست پیدا کند...