Yuuichi Katagiri معتقد است که دوستان مهمتر از پول هستند، اما او سختی های کمبود بودجه را نیز می داند. او برای رفتن به سفر دبیرستان سخت تلاش می کند تا پس انداز کند، زیرا به چهار دوست صمیمی خود قول داده است که همه با هم بروند. با این حال، پس از جمع آوری پول کلاس، به سرقت رفته است! مشکوک به دو تن از دوستان یوویچی، شیهو ساواراگی و ماکوتو شیبه، می افتد. بلافاصله پس از آن، پنج نفر از آنها ربوده می شوند و در اتاقی عجیب با شخصیتی از یک انیمیشن کوتاه مدت از خواب بیدار می شوند. ظاهراً یکی از آنها برای رسیدگی به بدهی هنگفت آنها را وارد «بازی دوستی» کرده است. اما چه کسی بود و چرا چنین بدهی داشتند؟ آیا آنها می توانستند پول کلاس را برای پرداخت هزینه ورود به بازی دزدیده باشند؟ یوویچی و بهترین دوستانش باید در بازیهای روانشناختی موفق شوند که ایمان آنها را نسبت به یکدیگر آزمایش یا از بین ببرد.
بعد از گذشت ۲۰۰۰ سال، ارباب شیطان بیرحم تناسخ پیدا کرده! اما بهنظر میرسه استعدادی برای پرورش کاندیداهای ارباب شیطان شدن ندارد! ارباب شیطان، "آرنوس" خسته از دورهای طولانی از جنگهای بیپایان و داشتن توانایی از بین بردن انسانها، المنتالها و خدایان آرزوی دنیایی صلحآمیز را داشت. پس تصمیم گرفت به آینده تناسخ کند. اما چیزی که در انتظارش بود دنیایی بسیار صلحآمیز بود که در آن نوادگانش بهخاطر کمبود قدرتهای جادویی، ضعیف شده بودند.
ارن یگر و همرزمانش از سپاه 104 آموزشی به تازگی موفق شدند که عضویت کامل در گروه تجسسی را بدست بیاورند. در حالی که آنها خود را آماده رویارویی با تایتان ها می کنند...
ناروتو یک نینجای جوان بود که استعداد عجیبی برای آزار و اذیت کردن دیگران داشت، او به رویای خود یعنی تبدیل شدن به قویترین و برترین نینجای دهکده خود رسید و سرانجام چهرهی صورت ائ را به عنوان هوکاگه در کنار دیگر هوکاگه ها برای یادبود قرار دادند. اما این بار دیگر داستان متعلق به ناروتو نیست بلکه درباره نینجاهای جوانی از نسل جدید است که آمده اند تا جا پای او و گذشتگان بگذارند و اتفاقاً سر دسته آنها پسر ناورتو، یعنی بروتو است...
میدونید، مردم با حق برابر به این دنیا نمیان! میدوریا ایزوکو از وقتی چهار سالش بود مورد آزار و اذیت همکلاسی هایی قرار می گرفت که قدرتهای فوق العاده داشتند. ایزوکو یک مورد نادر بود که بدون هیچ قدرتی به دنیا اومده بود. تمام این اتفاق ها باعث نشد اون از حرکت کردن به سمت چیزی که آرزوش را داشت دست بکشه، تبدیل شدن به یک قهرمان بزرگ دقیقا مثل مردی که همیشه تو زندگی تحسینش می کرد، ممکنه در اوج ناامیدی در اوج گریه و فریاد از نرسیدن... با کمک کسی که همیشه میخواست مثل اون باشه شانسی برای رسیدن به رویاهاش پیداکنه؟
در حالی که منطقه Trost از وجود تایتان ها پاکسازی شده، اِرن سراغ کاپیتان لیوای رفته تا توانایی ها اسرار آمیز او را یاد بگیرد و...
داستان انیمه به صدها سال قبل باز میگردد. جایی که انسانها بدست تایتانها کشته میشدند اما عده اندکی از آنها موفق شدند در شهری با دیوارهای بسیار بلند (حتی بلندتر از بزرگترین تایتانها) پناه بگیرند و جان سالم بدر ببرند. صد سال به همین منوال میگذرد تا اینکه...
تو یه زندان تو ژاپن جوتارو کوجوی ۱۷ ساله زندگی می کنه: یه آدم وحشی، مبارز و خلافکار که یه نیروی غیر قابل کنترل تسخیرش کرده! سرتاسر دنیا نیروهای شیطانی در حال بیدار شدنن: “استند”ها، موجودات وحشتناک نامرئی که به حاملاشون قدرتهای بی نظیری می دن.جوجو برای نجات مادرش باید نیروی تاریک وجودش رو مهار کنه و به مصر سفر کنه تا خون آشام صد ساله ای که دنبال خون اعضا خونواده اشه رو شکست بده. ولی این راه رو به این آسونی نمی شه رفت؛ چون دشمنان زیادی قصد دارن در مقابلش ایستادگی کنن .
«تاکاشی» یک پسره دبیرستانی و معمولی است. یه روز برای هواخوری از کلاس بیرون می آید و روی بالکن اصلی مدرسه مشغول فکر کردن به گذشته ی خودش می شود. ناگهان متوجه حمله یک زامبی به مدرسه و کشته شدن چندتا از مسئول های مدرسه میشود و می بیند که آنها به زامبی تبدیل شده اند. به کلاس بر می گردد و سعی می کند دو تا از دوستانش را از مدرسه خارج کند. «تاکاشی» به همراه بچه هایی که زنده مانده اند، سعی بر مبارزه با زامبی ها دارند...
شیاطین که زمانی تقریبا جهان را نابود کرده بودند توسط شخصی دوباره احیا می شوند.برای جلوگیری از نابودی جهان ...