با زیرنویس چسبیده
قسمت دوم فیلم بیگانه، داستان سفر پرمخاطره گروهی از پیروان مذهب تائو در زمان و فضا برای یافتن شمشیر الهی را روایت میکند. آنها با عبور از گذرگاههای زمان و سرزمینهای ناشناخته، با چالشها و دشمنان متعددی روبرو میشوند. اما ایمان، شجاعت و مهارتهای آنها، راه را برای پیروزی و دستیابی به شمشیر الهی هموار میکند. با به دست آوردن این شمشیر، پیروان تائو قدرت و توانایی لازم برای برقراری صلح و عدالت در جهان را پیدا میکنند.
دبیرستانی تبدیل به محل اولیه شیوع ویروس زامبی میشود. دانشآموزان گیرافتاده باید برای راه خروج مبارزه کنند یا تبدیل به یکی از مردگان شوند…
داستان درباره زنی است که به گروه جنایت سازمان یافته می پیوندد و به عنوان مامور مخفی به پلیس نفوذ می کند تا حقیقت مرگ پدرش را دریابد.
با زیرنویس چسبیده
با دوبله فارسی
در خلال جنگ سال 1991، پرسنل و خانواده های هر دو کشور کره جنوبی و سفارتخانه های کره شمالی یک هدف مشابه دارند: فرار از موگادیشو...
پارک جو هیونگ (Song Joong-Ki) در هشت سالگی به فرزند خواندگی گرفته شده و همراه خانواده اش به ایتالیا می رود جایی که نامش به وینچنزو کازانو تغییر پیدا کرده و به عنوان یک وکیل و مشاور مافیا فعالیت میکند اما به دلیل به وجود آمدن جنگ میان گروه های مافیایی مجبور می شود به کره جنوبی فرار کند. در آنجا عاشق هونگ چا یونگ (Jun Yeo-Bin) می شود کسی که یک وکیل سخت کوش است و برای برنده شدن در پرونده هایش دست به هرکاری میزند …
پارک سائه روی (پارک سئو جون)، جوانیست که در در روز اول مدرسه، همکلاسی خود جانگ گئون وون (اهن بو هیونگ) را که درحال قلدری برای دیگر دانش آموزان بود، کتک میزند. از طرفی مدیر همان مدرسه و رئیس رستورانی که پدر پارک سائه روی در آن کار میکند، پدر جانگ گئون وون است. او از پارک سائه روی میخواهد از پسرش عذرخواهی کند اما او قبول نمی کند به همین خاطر او را از مدرسه و پدرش را از رستوران اخراج می کند. کمی بعد پدر پارک سائه روی در تصادفی با جانگ گئون وون کشته می شود و پارک سائه روی نیز از روی عصبانیت جانگ گئون وون رو کتک میزند و کمی بعد دستگیر شده به زندان می افتد. بعد از آزاد شدن از زندان پارک سائه روی تصمیم میگیرد از خانواده جانگ، با راه اندازی رستوران خودش در ایتوان سئول، انتقام بگیرد …
با زیرنویس چسبیده
با زیرنویس چسبیده
داستان مردی است که به یک عروسی دعوت می شود ولی عروس اولین عشق او هست که در دبیرستان با هم آشنا شده بودند و ....
در طی اعزام دولت ایالات متحده (آمریکا) به چوسان در سال ۱۸۷۱ پسری بچه ای از چوسان بوسیله یک کشتی جنگی آمریکایی به آمریکا میره. او به عنوان فردی بالغ و به عنوان یک سرباز آمریکایی مستقر در چوسان، به کشورش برمیگرده…
هوانگ شی موک در بچگی جراحی مغزی داشته است، که باعث شده احساسات خودش را از دست بدهد. اکنون به عنوان دادستان کار میکند.او تنها به چیزهای معقول باور دارد، ولی سرد و تنها است. او همچنین یکی از تنها دادستانهایی است که درگیر فساد نشده است، یک روز جسدی جلوی وی پیدا میشود. او با ستوان پلیس، هان یو جین در صحنه جرم ملاقات میکند. آنها با یکدیگر کار میکنند تا فساد را در اداره دادستانی از بین ببرند و یک پرونده قتل زنجیرهای را حل کنند.