پیرمردی بدخلق و خسیس در شب عید سال نو، توسط ارواح طلسم می شود و فرصتی برای تجدید نظر در اخلاقش پیدا می کند...
« پيپ » ( ويجر ) ، در كودكى با « استلا » ( سيمونز ) و « خانم هاويشام » ( هانت ) ، قيم ثروتمند او آشنا مىشود . روزى « پيپ » به يك محكوم فرارى ( كورى ) كمك مىكند و سالها بعد ، در جوانى ( ميلز ) ، ثروتى از يك ناشناس به او مىرسد .