در آینده ای نزدیک پارکی فوق پیشرفته شبیه غرب وحشی طراحی شده است که ربات های انسان مانندی بنام "میزبان" در آن وجود دارد. این ربات ها همگی از قبل برای اهداف مشخصی برنامه ریزی شده اند. افراد ثروتمند که در این پارک با نام "مهمان" شناخته می شوند در ازای پرداخت پول میتوانند از امکانات و ربات های این پارک بازدید و استفاده کنند. همه چیز سالها طبق برنامه پیش می رود و سرمایه گذاران این پارک تسلط کامل بر روی ربات ها دارند تا اینکه یک روز به دلیل نقص فنی در سیستم کنترل، ربات ها متوجه ماهیت واقعی خود شده و کم کم دست به شورش علیه سازندگان خود می زنند...
Grace و Frankie که به دلیل سال ها رقابت، با یکدیگر رابطه سردی داشته و به هم به عنوان دشمنی سر سخت نگاه می کنند با شنیدن خبری شوک آور زندگیشان برای همیشه تغییر می کند. همسرانشان Robert و Sol وارد رابطه ای عاشقانه با یکدیگر شده و قصد ترک آنها و ازدواج با یکدیگر را دارند. اعلام علنی این تصمیم ناگهانی هر چهارنفر آنها را که اکنون به سن سالخوردگی رسیده و هفتمین دهه از زندگیشان را تجربه می نمایند با شرایط عجیب و دشواری مواجه می نماید....
“گلدبرگز” مطمئنا یک خانواده دوست داشتنی است ! مادری مغرور ، پدری خشن ، خواهری افتضاح ، برادری با حس های پوچ (سندروم فرزند وسط) و کوچیک ترین عضو یعنی “آدام” که به فیلم برداری علاقه دارد ، همچنین پدربزرگ خانواده ، مرد پرتنش گروه . حال تصور کنید گرد هم آمدن این خانواده هفت بیجار را در این سریال …. !
با زیرنویس چسبیده
با دوبله فارسی
«جان کانستنین» به خاطر ارتباطش با موجودات ماورای طبیعی شهرت دارد. او به خاطر خودکشی یک بار به جهنم رفته است، اما دوباره به زندگی بازگشته تا شاید با انجام اعمال خوب، جایی در بهشت برایش پیدا شود. بعد از داخل شدن در یک سری از ماجراها، او در میابد که شیاطین قصد دارند با شکستن محدودیتها به دنیایی انسانها وارد شوند و او پا در راهی می گذارد که نهایتا به نبرد مستقیم با شیطان منتهی می شود.
با زیرنویس چسبیده
با دوبله فارسی
مگی فیتزجرالد (هیلاری سوانک) با اصرار فراوان فرانکی دان (کلینت ایستوود) مربیای که بوکسرهای موفقی را معرفی کرده است متقاعد میکند تا به او شیوهٔ مسابقه را بیاموزد و او را نیز تبدیل به یک قهرمان کند. مگی آنقدر سخت تمرین میکند که راهی مسابقه قهرمانی جهان میشود. رقیب او یک بوکسور است که مقام کثیفترین بوکسور را دارد هم از نظر ورزشی و هم از نظر اخلاقی. مگی در مسابقه با او برنده میشود. اما رقیب او عصبانی شده و …
داستان Deadwood در شهری کوچک در جنوب ایالت داکوتای فعلی در اواخر سال ۱۸۰۰ میلادی روایت می شود. از سراسر امریکا برای یافتن طلا مهاجران بساری کوچ می کنند که با یافتن طلا یک شبه ره صد ساله را بپیمایند. این شهر که در ابتدای تاسیس خود بدون هیچ قانونی اداره می شود و همه کاره ان شخصی است به نام “سورنجن” که صاحب بار و فاح شه خانه ای در “ددوود” می باشد که قانون را از طریق خود اجرا می کند. سورنجن با کاریزمایی شبیه بیل قصاب دارو دسته های نیویورکی شاید جذاب ترین شخصیت “ددوود” باشد .شخصیتی بی رحم اتشین مزاج و گاهی شوخ طبع. و این را بگویم که وجود این شخصیت در این سریال کافی است که شما را به دیدن این سریال ترغیب کند...
داستان در سال ٢۵١٧ روی مي دهد، که جمعيت زیادی از انسانها به منظومه جدیدی کوچ کردند. مهاجرین در ده ها سياره و صدها ماه این دنيای جدید ساکن شدند. منظومه جدید توسط آليانس اداره ميشود، مجموعه ای از سيارات داخلی که موفق شدند کل سياره ها را زیر یک حکومت واحد اداره کنند. کاپيتان ملکوم رینولدز و دست يارش زوئی سربازهایی از جنگ "وحدت" هستند، جنگی ناموفق عليه آليانس برای بدست گرفتن حکومت. بعد از جنگ ملکولم، سفينه باری سرنيتی را تهيه کرد و زندگی بخور و نميری را برای خود و گروهش از طریق انجام کارهای غير قانونی دست و پا کرد....
با زیرنویس چسبیده
یک مامور FBI که به تازگی عمل پیوند قلب انجام داده است، به کارش باز می گردد، در حالی که خون خودش متعلق به یک قاتل سریالی می باشد...