کِرمیت و دوستانش به شهر نیویورک می روند تا آهنگ خود را در برادوی ببینند . آنها متوجه می شوند که این کار دشوارتر از آن چیزی است که آنها پیش بینی می کردند...
مشاوران رئيس جمهور توصيه ي «جان مکيتريک» (کولمن) مبني بر استفاده از کامپيوتر WOPR را براي کنترل و هدايت جنگ هسته اي مي پذيرند. همزمان در سياتل، نوجواني به نام «ديويد لايتمن» (برادريک) که با کامپيوتر شخصي خود به انجام کارهاي شگفتي موفق شده، هنگام جست و جو در بازي هاي کامپيوتري با کلمه ي عبور «جاشوآ» به WOPR راه پيدا مي کند.
کارگزار بازيگري به نام «مايکل دورسي» (هافمن) به او مي گويد که به خاطر رفتارش، هيچ کس استخدامش نخواهد کرد. «مايکل» نيز براي اين که ثابت کند کارگزارش اشتباه مي کند، تصميم مي گيرد با پوشيدن لباس زنان و تغيير نامش به «دوروتي مايکلز» نقش مديره ي بيمارستان را در يک مجموعه ي تلويزيوني به عهده بگيرد.
مکس که در خطوط کنترل ترافیک هوایی کار میکند و به تازگی با دوست دختر خود به مشکل برخورده، طی حادثه ای که از نزدیک شدن به زباله های هسته ای برایش بوجود می آید قدرت کنترل اجسام را به دست می آورد و....
«نورمن تير جونير» (هنري فاندا) کمي پيش از تولد هشتاد سالگي اش کنار همسرش «اتل» (هپبرن) درخانه ي ييلاقي اش درنيو انگلند از تنفرش از پيري مي گويد. در مقابل، «تل» اصلا از بالا رفتن سنش اظهار نارضايتي نمي کند. تا اين که دخترشان «چلسي» (جين فاندا)، هم راه محبوب جديدش و پسر ده ساله ي او براي شرکت در مراسم تولد پدرش به آن جا مي آيد...
"فرانک هارت" انسانی حریص است.او از زنانی که برایش کار می کنند سوءاستفاده می کند.وقتی سه دستیارش موفق می شوند او را در خانه اش گیر بیاندازند،تصور می کنند کنترل همه چیز را به دست گرفته اند اما...
یک فیلم نیمه داستانی که روایتگر زندگی فوتبالیست حرفه ای (سبک فوتبال آمریکایی) تیم "کابوی های دالاس" در سال 1970 می باشد...
واحدی از مشاوران ارتش آمریکا که پیش از جنگ ویتنام، متوجه شباهت هایی بین تلاش آنها علیه ویتکنگها و نبردی که واحدی فرانسوی یک دهه پیش در همان منطقه انجام داده، می شود و...
با زیرنویس چسبیده
"سرگرد چارلز رین" از جنگ به خانه بازگشته و هدایای زیادی از طرف مردم شهر به دلیل شجاعت هایش دریافت می کند. تعدادی از ارازل و اوباش حریص قصد دارند مقداری از نقره های او سرقت کنند. در این میان آنها همسر و پسر او را به قتل رسانده و از ناحیه دست مجروحش می کنند. او که قصد انتقام دارد به کمک دوست دوران جنگش "جانی" به دیدار آنها می رود...