فیلمی درباره زندگی سخت و جدال آمیز فیلمساز و ستاره سینمای کمدی، «چارلی چاپلین». از سال های اولیه کارش در انگلستان، تا بزرگترین موفقیت هایش در آمریکا.
گروهي تروريست به ناو جنگي USS ميزوري حمله مي برند تا تجهيزات اتمي کشتي را به يک دولت خارجي بفروشند. اما آشپز کشتي، «کيسي ريباک» (سيگال) که کاماندوي سابق نيروي دريايي است به مقابله با آنان مي پردازد...
با زیرنویس چسبیده
با دوبله فارسی
وايومينگ، سال 1880. گاوچران مستي، خيابان گردي را زخمي مي کند. «داگت» (هاکمن)، کلانتر مستبد شهر، گاوچران و دوستش را بدون مجازات رها مي کند. زن و چند تن از همکارانش هزار دلار جمع مي کنند تا به عنوان جايزه به کساني بدهند که بتوانند آن دو را مجازات کنند. «اسکوفيلد کيد» جوان (وولوت) نيز سراغ «ويليام ماني» (ايست وود)، خلافکار سابق مي رود تا بتواند با کمک هم جايزه را به دست بياورند.
با زیرنویس چسبیده
رمان نويسي به نام «هلن شارپ» (هاون) و دوستش «مادلين اشتن» ـ ستاره ي برودوي ـ (استريپ) بر سر «ارنست منويل» (ويليس) با يکديگر رقابت دارند. اين دو با استفاده از اکسير زندگي، عمر جاوداني پيدا مي کنند.
با زیرنویس چسبیده
با دوبله فارسی
مردی بدذات و عجیب و غریب، مشهور به «پنگوئن» (دنی دویتو)، به کمک یک تاجر فاسد بنام «مکس شرک» (کریستفر واکن) قرار است کنترل شهر گاتهام را در دست بگیرد. «بتمن» تنها کسی است که می تواند جلوی آن دو را بگیرد، گرچه «زن گربه ای» (میشل فیفر) نیز راه و روش خود را برای مقابله با آن ها دارد...
با زیرنویس چسبیده
با دوبله فارسی
بعد از گریختن از سیاره بیگانگان، سفینه ی «الن ریپلی» هم در آن است، در یک معدن سقوط می کند. ریپلی می فهمد که یک موجود بیگانه که بطور مخفیانه وارد سفینه شده، علت سقوط بوده است. این موجود بیگانه شروع به کشتن ساکنان معدن می کند، اما ریپلی نمی داند که دشمن اصلی او چیزی بیشتر از این موجود بیگانه است.
مسئول فیلمنامه یک استدیو با قبول نکردن فیلمنامه یک نویسنده با او به مشکل برمی خورد. آن نویسنده برای او کارتهای تهدید آمیز می فرستد. اما نویسنده از او به خاطر قبول نکردن فیلمنامه اش اخاذی می کند و ...
با زیرنویس چسبیده
سن فرانسيسکو. «کارآگاه نيک کوران» (داگلاس) دل باخته ي «کاترين ترامل» (استون)، مظنون اصلي پرونده ي قتل ستاره ي بازنشسته ي راک «جاني» مي شود. «کاترين» زني ميليونر است و رماني نوشته که در آن جنايتي مشابه قتل «جاني» به دقت توصيف شده است...
با زیرنویس چسبیده
«بيل» (ماکيو)، پسرک دانشجوي دوست داشتني اهل شمال، و رفيقش، «استنلي» (ويتفيلد) را در شهرکي دور افتاده در جنوب، به زندان مي اندازند و کمي بعد آن دو خبردار مي شوند که به جنايتي متهم شده اند. «بيل» که نه پولي در بساط دارد و نه دوست و آشنايي، تصميم مي گيرد با پسر عمويش، «ويني» (پشي) که به تازگي وکيل شده، تماس بگيرد.
سال 1910. «هلن» (بانم کارتر) و «مارگارت اشلگل» (تامپسن) با برادرشان، «تيبي» (راس ماگنتي) با خانواده ي «ويلکاکس» آشنا مي شوند. «خانم ويلکاکس» (ردگريو) با «مارگارت» طرح دوستي مي ريزد و هنگام مرگ وصيت مي کند که ملک روستايي هواردز اند به «مارگارت» برسد. اما «هنري ويلکاکس» (هاپکينز) و بچه هايش وصيت نامه را از بين مي برند و پس از چندي «هنري» به «مارگارت» پيشنهاد ازدواج مي دهد.