با زیرنویس چسبیده
با دوبله فارسی
فیلم، دو هفته آخر زندگی «پیشوا» یعنی از ۱۷ تا آخر آوریل سال ۱۹۴۵ میلادی را در سنگر زیرزمینی فرماندهی هیتلر به تصویر کشیده است. در این مرحله، فیلم از فرو ریختن ماشین نظامی و دستگاه سیاسی عظیم رژیم نازی آلمان و سقوط اخلاقی آن پرده بر میدارد.
با زیرنویس چسبیده
قصاب به دلیل درگیری با مردی که قصد داشت دختر بیمارش را گمراه کند مدتی را در زندان می گذراند.او که می خواهد یک زندگی جدید آغاز کند دخترش را به یک موسسه می برد و به همراه معشوقه خود راهی حومه شهر می شود.آن زن به او قول یک قصابی جدید را داده است.اما با دروغ گفتن او قصاب تصمیم می گیرد به پاریس بازگشته و دخترش را پیدا کند...
با زیرنویس چسبیده
این فیلم که تعداد زیادی از ستارگان هالیوودی در آن ایفای نقش کرده اند، شامل چندین فیلم کوتاه به هم پیوسته در مورد سه بچه که در اعماق اینترنت به دنبال غیر قانونی ترین فیلم ممنوع شده تاریخ می گردند...
با زیرنویس چسبیده
نجیب محمد، کارگری هندی، برای پول به عربستان میرود. اما سرنوشت او را به بیابان میکشاند و چوپان گوسفندان میشود. زندگی او در بیابان مانند بردگی است...
با زیرنویس چسبیده
با دوبله فارسی
الی یک نویسنده داستان های جنایی است که متوجه میشود داستان های خیالی اش یک سازمان جاسوسی در دنیای واقعی را تحت تاثیر قرار میدهد، و از این رو خود بهمراه جاسوسی ایدن درگیر یک ماجراجویی هیجان انگیز می شود…
با زیرنویس چسبیده
با زیرنویس چسبیده
با دوبله فارسی
«پاتريک بيتمن» (بيل) جواني اهل نيويورک و معقول و خوش سر و لباس است. اما در پشت اين چهره ي او، يک هيولا نهفته است. «بيتمن» شب ها کار واقعي اش را شروع مي کند و به شکار و کشتن ولگردها و زنان خياباني مي پردازد...
با زیرنویس چسبیده
«جفری بومانت» (مکلاکلان)، دانشجوی کالج، گوش بریده انسانی را در مزرعهای متروک مییابد و همراه یک دختر دبیرستانی معصوم، «سندی ویلیامز» (درن) پی کشف معمای آن بر میآید...
با زیرنویس چسبیده
لائورا وسایل خود را جمع کرده تا به خانه معشوق خود نقل مکان کند. او سوار خودرو خود می شود تا شام را با دوستان خود صرف کند اما گرفتار ترافیکی سنگین می شود. او کاملا اعتصابی را که شهر را به آشوب کشیده فراموش کرده بود. اما او احساس خوبی در خودروی خود دارد، تنها جائی که می تواند با خود تنها باشد و...
با زیرنویس چسبیده
شبی در ترکیه مردی ۴۰ ساله الکلی بنام «کهیت» که از زندگی بریده است، دست به خودکشی می زند. «سیبل» نیز دختری ۲۰ ساله است که به تازگی بخاطر رابطه اش با یک پسر، از برادرش کتک خورده، و خسته از خانواده اش اقدام به خودکشی می کند. این دو در بیمارستان با هم آشنا می شوند، و سیبل برای فرار از خانواده اش، به کهیت پیشنهاد ازدواج میدهد، و تضمین می کند که زندگی شان همانند دو هم اتاقی باشد. اما بعد از ازدواج، این دو رفته رفته به هم نزدیک تر می شوند و پس از مدتی می فهمند که واقعا عاشق هم شده اند...