داستان فیلم درباره ی یک مرد کارگر است که از اعمال جنایت کاران آن منطقه به سطوح آمده و تصمیم میگیرد خودش عدالت را احرا کند...
در یک سفر خانوادگی به صحرای آفریقا، یک دانشمند محقق ناخواسته و به طرز وحشیانه ای توسط یک دلال اسلحه به قتل می رسد. برای همین دوست دخترش مجبور می شود برای حفظ جانش از دست قاتلین فرار کند و همچنین از دختر دوست پسرش هم محافظت کند...
پسری که به تازگی از کالج فارغ التحصیل شده است رابطهاش با اولین عشقش به شکل بسیار دلخراشی به پایان میرسد، اما او ناامید نمیشود و عزم خود را جزم میکند تا دختر رویاهایش را بدست بیاورد و در این راه ماجراهایی برایش پیش میآید...
این انیمیشن در مورد دو دوست صمیمی به نام های آبی و قرمز است که تلاش می کنند که بزرگترین گنج دنیا را پیدا کنند...
داستان این فیلم دربارهی “یان کرمادک” می باشد که آرزوی دیرینه اش محقق می شود و می تواند در جایگاه قهرمان تور قایق سواری جایزهی «وندی گلوب» در مسابقه شرکت کند، اما پس از چند روز در حالیکه پیشتاز است، قایقش خراب می شود و او از مسابقه باز می ماند…
با زیرنویس چسبیده
داستان در مورد پسری به نام Takao هست که مدرسه را نادیده گرفته و می خواهد یک کفاش بشود؛ او در یک باغ ژاپنی، طراحی کفش می کند و روزی دختری به نام Yukino را ملاقات می کند و کم کم این ملاقات ها زیاد می شود اما تنها در روزهای بارانی این اتفاق می افتد...
داستان انیمیشن يکسال بعد از اتفاقات سري انيمهاي شکل ميگيرد. بعد از سفري طولاني درون “خط دنياها” به خاطر اختراعي به نام “D-Mail”، پيغامي که به گذشته ارسال ميشود، “رينتارو اوکابه” به خط دنياي “اشتين گيت” ميرسد. جايي که هيچکدام از دوستان اون نميميرند و آيندهاي که SERN بر آن حکمراني ميکند، به دليل اختراع نشدن ماشين زمان، وجود ندارد. ولي بعد از مدتي، عوارض جانبي سفر به خط دنياهاي مختلف به سراغ “رينتارو” ميآيد. طولي نميکشد که اين عوارض باعث ناپديد شدن “رينتارو” ميشود. تنها کسي که “رينتارو” را به خاطر دارد، “ماکيسه کوريسو” است که قبلا به خاطر زحمات “رينتارو” از مرگ نجات پيدا کرده است. او با ديدن تصاوير “دژاوو”، “رينتارو” را به خاطر ميآورد و حالا کوريسو وظيفهي برگرداندن “رينتارو” را به عهده داره.
با زیرنویس چسبیده
وقتی یک سال آخری دبیرستان ، معلمی را که دوست پسرش را گمراه کرده پیدا می کند ، حوادث کشنده ای رخ می دهد که معلم سعی میکند روی آن ها سرپوش بگذارد ...
جکسون آلدر که آدمی چرب زبان و جذاب است هم اکنون به دلیل رانش زمین در ماشینش گیر افتاده و این بار دیگر نمیتواند با سخنانش خود را از مخمسه نجات دهد. به همین دلیل باید با طبیعت وحشی کنار بیاید و برای بقایش تلاش کند...