با زیرنویس چسبیده
داستان فیلم در مورد دو دختر نوجوان در شهر کوچکی در سوئد است. «الین» زیبا و مشهور است، اما از زندگی اش خسته شده. «اگنس» هیچ دوستی ندارد و دختری غمگین است، اما بطور مخفیانه با الین رابطه ای عاشقانه دارد...
«آدامز هانتر» (ويليامز) جواني ناآرام است که در يک کالج پزشکي مشغول تحصيل مي شود، اما شيوه ي رسمي و برخورد سرد و حرفه اي پزشکان با بيماران را نمي پسندد و معتقد است که بيماران در رابطه اي اين چنين با پزشکان، بهبود نمي يابند. او پس از اخذ مدرک و شروع طبابت، رابطه ي عاطفي و درمان روحي را نيز با تجويز دارو هم راه مي کند و حتي گاهي اوقات به لودگي براي بيماران روي مي آورد.
با زیرنویس چسبیده
سیمبا و نالا صاحب یک توله شیر دختر بنام کیارا شده اند و طبق معمول تایمون و پومبا دو شخصیت معروف فیلم مامور مراقب از توله شیر میشوند ولی آنها نمیتوانند به درستی از کیارا مراقبت کنند و توله شیر داستان ما وارد سرزمین ممنونه میشود و با توله شیری به نام کاوو آشنا شده و با یکدیگر دوست میگردند قافل از اینکه کاوو پسر زیارا یکی از دشمنان اصلی سیمبا می باشد که سعی دارد با سرنگونی سیمبا به پادشاهی سرزمین Pride برسد...
با زیرنویس چسبیده
«سالی» و «گیلین اوون» دو خواهر هستند با قدرت های ماورای طبیعی، اما داشتن این قدرت ها برای آن دو بهایی نیز داشته است: بخاطر طلسمی که در زندگی این دو وجود دارد، هر مردی عاشق آن ها شود، بزودی جانش را از دست می دهد …
با زیرنویس چسبیده
با دوبله فارسی
«انجلی» (کاجول) در دوران کالج عاشق بهترین دوستش، راهول (شاهرخ خان) بود، اما راهول از ابتدا به «تینا» (رانی) علاقه داشت. سال ها بعد در حالی که تینا فوت کرده است، دختر هشت ساله اش قصد دارد انجلی و پدرش راهول را به هم برساند...
با زیرنویس چسبیده
ماجرای دو مرد احمق که برای گذراندن وقت خود به تفریحگاه ها و رقـاصخانه های شبانه می روند تا بتوانند شب و روزشان را بنحوی سپری کنند. آن ها تصمیم دارند در معروف ترین باشگاه شبانه شهر، یعنی راکسبری، عضو شوند...
در اوایل سال 1980 استیو و باب معتاد به هروئین تنها افرادی بودند که دسترسی به داروهای ویژه داشتند و...
با زیرنویس چسبیده
سالی باردار ناخودآگاه عاشق پسرخوانده پدر فوت شده نوزادش می شود و باید با خانواده قاتل او کنار بیاید...
"ماگالی" چهل و پنج ساله تولید کننده آبجو در جنوب فرانسه است. او همسر خود را از دست داده و بهترین دوستش "ایزابل" تصمیم می گیرد برای او یک همسر جدید پیدا کند. او در روزنامه محلی آگهی داده و "جرالد" را پیدا می کند.نهایتا در عروسی دختر "ایزابل" او با "جرالد" ملاقات می کند، اما...