لیست فیلمها

زن و شوهری به درون یک تلویزیون جهنمی کشیده میشوند و مجبور هستند از برنامه خطرناکی که در آن گرفتار شده اند زنده خارج شوند...

هر ساله سه برادر ساموئل،جفری و مایکل داگلاس پدر بزرگ ژاپنی خود موری شینتارو را در تابستان ملاقات می کنند.او که یک حرفه ای در هنرهای رزمی است آنها را سالیان دراز است که آموزش می دهد.پس از اینکه یک سازمان تبهکاری خطرناک روی کار می آید آنها برای مبارزه با آن آماده می شوند...

"جنی نیکس" همسر روانشناس برجسته کودکان "کارتر نیکس" به مرور نگران وسواس بیش از حد همسرش در تربیت دخترشان می شود، اما رابطه او با معشوق قدیمی اش وظیفه مادری را به حاشیه می راند...

فیلم مستند بدون کلام باراکا حکايت رابطه ي متقابل انسان و طبيعت است. و اين که چگونه اين دوعامل بلاها و فجايع مختلفي بر سر زمين آورده اند. ران فريک و گروه فيلم سازي او، چهارده ماه در بيست و چهار کشور مختلف تمام قاره ها، اين فجايع را به تصوير کشيده اند...

مردی برای تحت تاثیر قرار دادن دوسـت دختر جدیدش ، قبول می کند تا از بچه های او مراقبت کند ، اما بعد متوجه میشود که آن ها وحشی و غیر قابل کنترل هستند !

دهکده ي کوچکي در شمال چين. مرد فلفل کاري (پايچي) در دعوايي با کدخداي ده (شنگ) مجروح مي شود و «چيو جو» (لي)، همسر باردار مرد به مقامات بالا شکايت مي برد تا کدخدا را وادار به عذرخواهي کند...

هندوچين فرانسه (ويتنام)، اوايل دهه ي 1930، «اليان» (دونوو) با پدرش و دختري ويتنامي به نام «کامي» (پام) که او را به فرزندي پذيرفته، يک کارخانه ي توليد کائوچو را اداره مي کند. ورود «ژان باتيست» (پرز)، افسر نيروي دريايي اين زندگي آرام را بر هم مي زند. «ژان باتيست» ابتدا به «اليان» علاقه مند مي شود، ولي بعد عشق پرشور «کامي» را برمي انگيزد...

سال 1939. «دانيل مکور ميک» (گيبسن)، پس از اين که محبوبه اش در يک تصادف اتومبيل به اغما فرو مي رود، از دوست دانشمندش (ونت) مي خواهد تا او را منجمد کند. سال 1992. پسر بچه اي و دوستش ماشين انجماد «هري» را پيدا مي کنند و «دانيل» را به زندگي باز مي گردانند...

گروهي تروريست به ناو جنگي USS ميزوري حمله مي برند تا تجهيزات اتمي کشتي را به يک دولت خارجي بفروشند. اما آشپز کشتي، «کيسي ريباک» (سيگال) که کاماندوي سابق نيروي دريايي است به مقابله با آنان مي پردازد...

امریکا، سال ۱۷۵۷. هنگام مبارزه ی قدرت میان انگلستان و فرانسه، «هاک آی» و پدر و برادرش که آخرین بازماندگان قبیله ی خود هستند، سعی می کنند به دفاع از مستعمره نشینان قربانی این درگیری ها بپردازند. «هاک آی» و برادرش دل به دختران سرهنگی انگلیسی می بازند و برای نجات آن دو از چنگ بومیان انتقام جوی قبیله ای دیگر، خود را به آب و آتش می زنند...