وقتی "جک" و "سالی" اعلام می کنند قصد دارند از هم جدا شوند،این خبر بهترین دوستان آنها "گیب" و "جودی" را غافلگیر می کند.این اتفاق باعث می شود ازدواج آنها به مرور از هم گسیخته شده و هر کدام به شخص دیگری علاقه مند می شوند...
با دوبله فارسی
مونتانا، سال ۱۹۱۰، «نورمن» (شفر) و «پل» (پیت)، پسران نوجوان خانم و آقای «مکلین» (بلتین و اسکریت) بر طبق اصول و قوانین کلیسای پرسبیتری بزرگ شدهاند. آنان ضمناً یاد گرفتهاند که عاشقانه، ماهیگیری با قلاب را دوست داشته باشند و در رودخانهٔ محلی، ماهی بگیرند. سالها بعد نورمن، برادر بزرگتر جنگلداری میخواند و پل، نجات غریق میشود. با گذشت زمان بین دو برادر فاصله میافتد ولی عشق به ماهیگیری هر از گاه آنان را به هم میرساند.
با زیرنویس چسبیده
با دوبله فارسی
«هلن لايل» (مدسن)، دانشجوي دکتراي رشته ي مردم شناسي که پايان نامه ي تحصيلي اش درباره ي افسانه ي جاني مرموزي معروف به «آبنبات فروش» و جنايت هاي او در حدود سال 1890 است، با وقوع يک رشته قتل هاي همانند در ناحيه ي جنايت خيز کابريني گرين شيکاگو، به آن جا مي رود و گفته هاي اهالي منطقه را مبني بر اين که اين جنايات را «آبنبات فروش» مرتکب شده، منطقي مي يابد.
سال 1969. دو جوان به نامهاي «مارتي» و «کازمو» با نفوذ به سيستم کامپيوتري يک بانک، مقداري پول از حساب حزب جمهوري خواه بيرون مي کشند. «کازمو» را FBI دستگير مي کند، اما «مارتي» با خوش شانسي مي گريزد. بيست سال بعد سر يک جعه ي سياه ـ که حاوي مدرن ترين دستگاه کدشکن کامپيوترهاست ـ «مارتي» (ردفورد) رودرروي «کازمو» (کينگزلي) قرار مي گيرد...
متیو که جنگل نشین است و بر روی یک شاخه درخت زندگی می کند، بخاطر بچه خواهرش مجبور می شود پا روی قوانین خود بگذارد و با او به شهر برود...
با زیرنویس چسبیده
استفان یک ترمیم کننده ویولن از لحاظ عاطفی دور اما به طور حرفه ای متعهد است که قلب سردش زمانی آزمایش می شود که دوست جدید صاحب کارش، یک ویولونیست زیبا، عاشق او می شود...
«جادي» (ويتاکر)، سرباز سياه پوست انگليسي را اعضاي ارتش آزاديبخش ايرلند مي ربايند و محکوم به اعدام مي کنند. «فرگوسن» (ري)، مأمور اجراي حکم، عامدانه به «جادي» مهلت فرار مي دهد. با اين همه «جادي» برحسب تصادف کشته مي شود. حالا «فرگوس» به لندن مي رود و سراغ «ديل» (ديويدسن)، دوست «جادي» را مي گيرد...
با زیرنویس چسبیده
«خوزه» پسر خانواده ای نسبتا ثروتمند است که با دختری از طبقه پایین تر بنام «سیلویا» (کروز) رابطه دارد. بعد از باردار شدن سیلویا، خوزه بر خلاف میل والدینش به این دختر وعده ازدواج می دهد. مادر خوزه، برای بر هم زدن این رابطه مردی جذاب بنام «رائول» (باردم) را اجیر می کند تا سیلویا را اغوا کند...
کاليفرنيا، سال 1930. در اوج بحران اقتصادي امريکا، دو کارگر کشاورزي دوره گرد به نام هاي «لني» (مالکوويچ) که مردي است غول پيکر و کند ذهن، و رفيق تيز و حاضر جوابش، «جرج» (سينيسي)، در شهري جديد در يک مزرعه ي دامپروري کاري پيدا مي کنند. اما «کرلي» (سيماسکو)، پسر صاحب مزرعه از همان نگاه اول از آن دو بدش مي آيد و مدام دنبال بهانه مي گردد تا با «لني» دعوا راه بيندازد.
مردی اشراف زاده بنام «اورلاندو» ، به خواسته ی ملکه الیزابت اول، برای همیشه جوان مانده است. فیلم ماجرای زندگی او را در طی چندین قرن جوانی به تصویر می کشد...