در سرزمین یوکان در سال ۱۹۳۱ میلادی، آلبرت جانسون (چارلز برونسون)، یک دامپر منزوی آمریکایی، با یک مبارزه سگ سازمان یافته روبرو میشود. یک ژرمن شپرد به شدت مجروح شده و جانسون آن را به مبلغ ۲۰۰ دلار از صاحب اش میخرد...
کلانتر "اونیل" به مستعمره معدنچیان در یکی از قمرهای مشتری فرستاده می شود.در مدت تصدی او،معدنچیان یکی پس از دیگری کشته می شوند.وقتی او شروع به تحقیق می کند متوجه نقطه مشترکی بین همه مرگها می شود...
کلانتر "جیمز آوریل" اقدام به محافظت از کشاورزان مهاجر در مقابل گله داران ثروتمند کرده و با هفتیرکشی اجیر شده بر سر "الا واتسون" زنی که هر دو دوست دارند مبارزه می کند...
"برانکو بیلی مک کوی" مالک مغرور یک گروه نمایش سیار است. اما کار بخوبی پیش نرفته و طی شش ماه گذشته او به کارکنان خود حقوقی نپرداخته است. در یک پمپ بنزین، او "آنتونیت" زنی از یک خانواده ثروتمند که در شب عروسی اش توسط همسر خود رها شده را با خود همراه می کند. "بیلی" از ظاهر او خوشش آمده و او را به عنوان دستیار خود استخدام می کند و...
سرنوشت نهایی باند جسی جیمز در تصویری دلسوزانه از سارقین بانک متشکل از برادرانی که به دلیل انتقام گیری حملات افسانه ای بانکی خود را آغاز می کنند ، بیان شده است...
دو یتیم در حال عبور از کوههای "راکی"، در تلاش برای ادعای میراث خود هستند که در سفرشان با بزرگترین ماجراجویی عمرشان روبرو میشوند ...
یک اسلحهباز سابق اتحادیه تلاش میکند تا از زادگاه طاعونزدهاش در برابر تسخیر برادران ناتنی نژادپرست و یک ظالم کنفدراسیون محافظت کند...
سال 1901. «جان برنارد بوکس» (وين)، معروف به «تيرانداز»، وارد شهر کارسن سيتي ايالت نوادا مي شود و به سراغ دوست قديمي اش «دکتر هاستتلر» (استوارت) مي رود. اما دکتر خبر خوبي براي او ندارد و مي گويد که «بوکس» به سرطان مبتلاست و چند هفته ي ديگر بيش تر زنده نمي ماند...