"توماس بکت" یکی از سربازان سرسخت ارتش آمریکا است که در حال انجام عملیاتی در جنگل پاناما می باشد. وظیفه او مقابله با شورشیان بوسیله مهارت تک تیراندازیاش است...
این فیلم نبرد استالینگراد در جنگ جهانی دوم را از دید افسری آلمانی و سربازانش به تصویر میکشد، که در آن آلمان ها شکست سختی می خورند و سپس نبرد برلین و اشغال آلمان و پایان حزب نازی و جنگ جهانی دوم رقم می خورد...
هندوچين فرانسه (ويتنام)، اوايل دهه ي 1930، «اليان» (دونوو) با پدرش و دختري ويتنامي به نام «کامي» (پام) که او را به فرزندي پذيرفته، يک کارخانه ي توليد کائوچو را اداره مي کند. ورود «ژان باتيست» (پرز)، افسر نيروي دريايي اين زندگي آرام را بر هم مي زند. «ژان باتيست» ابتدا به «اليان» علاقه مند مي شود، ولي بعد عشق پرشور «کامي» را برمي انگيزد...
با زیرنویس چسبیده
امریکا، سال ۱۷۵۷. هنگام مبارزه ی قدرت میان انگلستان و فرانسه، «هاک آی» و پدر و برادرش که آخرین بازماندگان قبیله ی خود هستند، سعی می کنند به دفاع از مستعمره نشینان قربانی این درگیری ها بپردازند. «هاک آی» و برادرش دل به دختران سرهنگی انگلیسی می بازند و برای نجات آن دو از چنگ بومیان انتقام جوی قبیله ای دیگر، خود را به آب و آتش می زنند...
در سال ۱۹۴۴ فرانسه، گروهی از سربازان اطلاعتی امریکا یک جوحه آلمانی را شناسایی میکنند و ترجیح میدهند به جای مقابله با دشمن می خواهند تسلیم بشوند ...
"لیندا واس" زنی از پدر و مادری ایرلندی، آلمانی است عاشق فیلم و به ویژه فیلمهایی به موضوع جنگ و جاسوسی است. پس از اینکه مشخص می شود او قابلیت صحبت به زبان آلمانی را دارد در یک شرکت حقوقی استخدام می شود. به عنوان منشی و مترجم "اد لیلاند"، او کم کم متوجه می شود رئیسش درگیر فعالیتهای جاسوسی است و...
در اواسط قرن هفدهم، پدر لافورگ، كشيش ژزوئيت فرانسوي براي ترويج مسيحيت ميان سرخپوستان هورون، به همراه مرد جواني به نام "دانيل" و گروه كوچكي از سرخپوستان هورون كه چومينا رياست آن را به عهده دارد، به سوي محل سكونت قبايل هورون رهسپار مي شود. در ميان راه، "چومينا" روياي عجيبي مي بيند كه در آن كلاغ سياهي، چشمان او را از حدقه بيرون مي آورد. سرخپوستان كه از اين رويا وحشت كرده اند و از بهشتي كه پدر لافورگ براي آنها توصيف كرده، دلسرد مي شوند و او را تنها مي گذارند و به راه خود مي روند...
سروان جیک گرافتن (جانسن)، خلبان نیروی دریائی امریکا پس از مرگ مورگان مکفرسن (ریچ)، هم پروازش، بر اثر مأموریتی بد برنامهریزی شده، بر روی یک ناو هواپیمابر مستقر شده است. ̎گرافتن که به وضعیت نظامی فعلی بدبین شده، معتقد است که اگر بر جای سیاستمدارها، ادارهٔ جنگ را به دست سربازان بسپارند، پیروزی، قریبالوقوع و قطعی خواهد بود. ورجیل کول (دافو)، خلبانی بسیار با اعتماد به نفس نیز با او هم عقیده است. این دو به اتفاق، یک بمبافکن ۶ـA معروف به "مزاحم" را به پرواز در میآورند تا در مأموریتی غیر مجاز، هانوی را بمباران کنند....
ماه مه سال 1943،پایگاه نیروی هوایی آمریکا در انگلستان.چهار افسر و شش داوطلب یک هواپیمای بمب افکن بزودی بیست و پنجمین ماموریت خود را آغاز می کنند.اگر آنها ماموریت خود را به پایان برسانند اولین گروه در نیروی هوایی آمریکا می شود که تور وظیفه خود را به پایان رسانده اند...