گروهی متشکل از چند پسر در یک جزیره سرگردان هستند.آنها که رها شده اند تا با یکدیگر کنار بیایند،باید مسئولیتهای یک فرد بالغ را به عهده بگیرند حتی اگر آمادگی اش را نداشته باشند.در این بین آنها به دو گروه تقسیم می شوند،گروه "رالف" می خواهد برای خود سرپناه ساخته و غذا جمع آوری کند در حالیکه گروه "جک" قصد شکار و خوشگذرانی دارد...
خانواده ثروتمند اشبی، 11 سال پیش زمانی که آقا و خانوم اشبی در یک سانحه هوایی جان باختند، از هم پاشید و پسر عزادارشان تونی نیز اقدام به خودکشی کرد. باقی افراد خانواده به زندگی کسالت بار خود ادامه میدهند تا اینکه سر و کله ی تونی، که همه فکر میکردند مُرده پیدا میشود و...
زاتویکی، به منظور یافتن صلح و آرامش به روستای قدیمی اش می رود، اما در آنجا چیزی جز دردسر نصیبش نمی شود...
با زیرنویس چسبیده
«گوندو» ( ميفونه ) مدير توليد يك كمپانى كفشسازى است. فرزند گوندو را مى ربايند و در قبالش تقاضاى پول هنگفتى مى كنند؛ اما خيلى زود معلوم مى شود كه به اشتباه فرزند راننده ى گوندو را ربوده اند...
"جین" کارمند یک بانک است. همکار او "کارون" یک قمارباز است و "جین" را نیز وارد اینکار می کند. در کازینو او با "جکی" آشنا می شود. رابطه عاشقانه آنها با شانسشان در بازی همراه می شود و...
در اوایل دهه 1960، "فرانک ماشن"،به اندازه کافی سرسخت، جاه طلب و باهوش است تا به سرعت تبدیل به ستاره راگبی در تیم کارفرمای محلی "ویور" شود. او با "خانم هموند"، زنی که همسرش را از دست داده آشنا می شود اما طبیعیت خشنش او را از رسیدن به چیزی که می خواهد جلوگیری می کند. او از این وضعیت به شدت ناراحت می شود و...
روانپزشک "دکتر متیو کلارک" رئیس یکی از اولین مدرسه های شبانه روزی برای کودکان دردسرساز است.او مردی دلسوز است اما در مقابل معلمان و دانش آموزانش بسیار سختگیر است.او پیانسیت سابقی را به عنوان معلم موسیقی استخدام می کند و...
در پى حمله ى «گاریبالدى» به سیسیل، شاهزاده ى سالینا، «دون فابریتسیو» (لنکستر)، می پذیرد که برادرزاده ى محبوبش «تانکردى» (دلون) به ارتش «گاریبالدى» بپیوندد. در سفر هر ساله ى شاهزاده و خانوادهاش به ییلاق، «تانکردى» هم به آنان میپیوندد و دل به «آنجلیکا» (کاردیناله)، دختر «دون کالوگرو» (استوپا) میبندد…
با زیرنویس چسبیده
سن فرانسیسکو. «جو کلى» ( لمون ) با «کرستن آرنسن» ( رمیک ) آشنا میشود و خیلى زود با او ازدواج میکند. « جو » عادت به نوشخوارى دارد و ظرف چند ماه « کرستن » را نیز معتاد به الکل میکند...