با زیرنویس چسبیده
«لوسی» بعنوان پیشخدمت در رستوران فست فود کار می کند و با دوستش «جیمی» که یک نوازنده است مشکلاتی دارد. «تلما» با «داریل» ازدواج کرده، مردی که دوست دارد همسرش مدام در آشپزخانه بماند، تا او بتواند تلوزیون تماشا کند. روزی «تلما» و «لوسی» تصمیم می گیرند زندگی عادی شان را کنار بگذارند و با ماشین به جاده بزنند. اما در این سفر «لوسی» مردی که «تلما» را تهدید کرده است را می کشد، و از این رو آن دو تصمیم می گیرند به مکزیک بگریزند، اما طولی نمی کشد که پلیس آمریکا دستگیرشان می کند.
سال 1941. «بارتن فینک» (تورتورو)، نمایش نامه نویس روشنفکر نیویورکی به هالیوود می رود تا یک فیلمنامه ی «کشتی گیری» برای «والاس بیری»، بازیگر معروف آن دوران بنویسد. او که در هتل خوفناکی اقامت گزیده، به شدت دچار «مشکل» نویسندگی می شود...
داستان "استیوی" کارگر ساختمانی و دوست دخترش یک خواننده پاپ بیکار که شرایط زندگی طبقه ضعیف بریتانیا را نشان می دهد...
"جاناتان کورلیس" که پس از فاش کردن بارداری دوست دختر خود، رابطه اش با پدر ثروتمند خود را در معرض خطر می بیند، به خونسردی او را به قتل رسانده و تلاش می کند آنرا خودکشی جلوه دهد. او سپس به نیویورک می رود تا از خواهر دوقلوی او "الن" خواستگاری کند و...
«کانر مک ليود» (لامبر) و خويشاوندش، «دانکن» (پل)، جزو فرقه ي «ناميرايان» هستند؛ فرقه اي مخفي که اعضايش فقط با جدا شدن سر از تن شان مي ميرند. «کانر» و «دانکن» ناخواسته وارد مسابقه اي مي شوند که طي آن، «ناميرا» هاي خوب و بد به مبارزه با يک ديگر مي پردازند تا در نهايت فقط يکي از آنان در دنيا باقي بماند...
السينور، قرون وسطا. در دربار دانمارک، «ملکه گرترود» (کلوز) با «کلاديوس» (بيتس) - برادر شوهر فقيدش و شاه جديد- ازدواج کرده است. «کلاديوس» به برادرزاده اش «هملت» (گيبسن) دستور مي دهد عزاداري را از حد نگذراند ولي «هملت» نمي تواند بيزاري خود را از ازدواج مادرش پنهان دارد. تا اين که «هملت» با شبح پدرش (اسکوفيلد) رودررو مي شود که «کلاديوس» را به جنايت متهم و «هملت» را به انتقام گيري ترغيب مي کند.
با زیرنویس چسبیده
با دوبله فارسی
کوین کاستنر در نقش یک سرباز آمریکایی بعد از شرکت در جنگ و نشان دادن شجاعت خود جایی را برای سکونت دور از مردم انتخاب میکند، به مرور زمان با سرخپوستها ارتباط برقرار میکند و عامل این ارتباط هم زنی سفیدپوست است که چند سرخ پوست خشن در زمان کودکی پدر و مادرش را به قتل رساندند و حال وضعیت روانی مناسبی ندارد.
«هانري بولانژه» (لئو) پس از پانزده سال کار در يک شرکت، بي کار مي شود و تصميم مي گيرد خودکشي کند. او پس از بارها سعي و تلاش ناموفق، در نهايت در ازاي هزار پوند، قاتلي (کولي) را براي کشتن خود استخدام کند. در اين بين، با زن گل فروشي (کلارک) آشنا مي شود و فکر مي کند که زندگي اش تغيير کرده است. پس سعي مي کند قرارداد قتل را بر هم زند، ولي اين کوشش بي فايده است...
فیلم اتفاقات را در دید دو شخصیت کوچک نمایش "هملت"،مردانی که هیچ کنترلی بر سرنوشت خود ندارند نشان داده و تقدیرشان را بررسی کرده و به سوالات مهمی پاسخ می دهد...